1 2 3 4
5 6 7
9 8
جستجو درعناوين خبری
  بگرد
جستجوی پيشرفته | راهنما
آخرين رويدادها سينمايی
گزارشات
مصاحبه ها
نقدها و مقالات
اخبار فيلم
فيـــلمهای در دست توليد
محصولات آينده سوره
اخبار هنرمندان
اخبار جشنواره ها
اخبار اصناف سينمايی
اخبار دفاتر تهیه و توليد
اخبار سينمای جهان
روزشمارسینما
خبرگزاری ها
 تعداد بازديد : 575  تاريخ مخابره خبر:  ۲۲/۸/۱۳۸۷  نوع : نقد
 کد خبر : 138708260104  ساعت مخابره خبر: ۱۵:۲۲:۲۴
    ۱۳۸۷/۰۸/۲۲                              تاريخ نشر خبر :  
 

چند اتفاق ساده

رضاميركريمي در تازه‌ترين اثر خود دست به نمايش يك روز از زندگي شهري زني از طبقه متوسط زده است

رضاميركريمي در تازه‌ترين اثر خود دست به نمايش يك روز از زندگي شهري زني از طبقه متوسط زده است؛ زني با تمام خصوصيات خاص خود، كسي كه چادر سر مي‌كند، محتاط است و با نهايت دقت به امور خانه مي‌پردازد. زني از جنس زن‌هاي ساده و كامل كه در گريبان‌شان هميشه هوا به بوي شير تازه مي‌آلايد. تماشاي « به همين سادگي» از چند جهت براي من يادآور يك اتفاق ساده سهراب شهيد ثالث بود، نمايش سرسپردگي به اوضاع ملال آور، ساده و هرروزه. اما بيشتر به دليل ايجاد فضاي معصومانه و ابري در اثر. به خاطر مي‌آورم كودكانگي معصوم و بغض‌آلود محمد در يك اتفاق ساده را وقتي به روزمرگي‌هايش مي‌پرداخت و بيقراري‌هاي او وقتي مدام جلوي پنجره مي‌ايستاد و سكوت تلخي كه در سراسر اثر پاشيده شده بود. در به همين سادگي با گونه‌اي ديگر از يك اتفاق ساده مواجه هستيم البته همان تلخي را به‌ وضوح در طاهره مي‌بينيم. ولي به درستي مشخص نمي‌شود كه ريشه ملال طاهره در كجاست. به فرسودگي او در دست داشتن هر روزه امور خانه، دلخوري از روابط همسر، محدود شدن به چهارديواري يك زندگي بي‌هيجان شهري يا هر چيز ديگري كه به عنوان احتمال مي‌شود در اين جاي خالي گذاشت. در يك روزي كه با طاهره همراه هستيم دوربين مدام دنبال او مي‌رود و ما را در جريان جزئيات زندگي او قرار مي‌دهد. جزئياتي حتي در حد بوييدن جوراب بچه‌ها يا توجه به دلايل چسبيدن رشته‌هاي ماكاروني به هم. اين همه پرداخت به جزئيات فيلم را به زنانگي خاصي نزديك كرده است. زنانگي به دليل پرداخت ظريف دوربين و متن به جزء به جزء زندگي طاهره. اين همه توجه به جزئيات است كه فضاي زنانه‌اي را در كل اثر پديد آورده است. ما در اثر به همراه طاهره حركت مي‌كنيم لباس چرك‌هايش را جمع مي‌كنيم، خريدهايش را انجام مي‌دهيم، حتي بوي غذاهايش را مي‌شنويم و همين وضعيت است كه اتفاق جالبي را در به همين سادگي به وجود آورده است. در يك اتفاق ساده هم ما با نوعي از نگاه دوربين كه به زواياي زندگي ساده محمد سرك مي‌كشد مواجه بوديم. ما حتي لحظه‌اي كه محمد از دفتر مدرسه خارج مي‌شد به مدت زيادي با او حركت مي‌كرديم و به همراه او به اتفاقي كه افتاده بود فكر مي‌كرديم. از طرفي به همين سادگي ارتباط متني ايجاد مي‌كند با «پرنده من» فريبا وفي و «چراغ‌ها را من خاموش مي‌كنم» زويا پيرزاد. البته به دليل خوب به تصوير درآمدن آنچه توصيف مي‌شود، به همين سادگي موفق‌تر از آثار يادشده در به‌نمايش در آمدن ملال يك زن خانه‌دار از طبقه متوسط عمل مي‌كند. طاهره ظاهرا براي تصميمي انقلابي كه قرار است بگيرد نياز به مشاوره با كسي از خود بهتر دارد. او آنچنان درمانده و ناتوان است كه زمام امورش را به كس ديگري مي‌سپارد و به درستي نمي‌داند كه بهتر است كاري كند يا بهتر است به همين شكل ادامه دهد. اين درماندگي طاهره بر معصوميت شخصيت او مي‌افزايد. تلاش چندباره او براي گرفتن استخاره مهر تاييدي بر اين ادعا مي‌زند. در پايان هم نهايتا او را نشسته و درمانده مي‌بينيم و چهره مصممي براي تكان خوردن از وضعيت موجود در او مشاهده نمي‌كنيم. اين دوگانگي در طاهره از ابتدا قابل تشخيص است. او مي‌خواهد و نمي‌خواهد. از يك طرف نوعي دلخوشي و سرگرمي در انجام امور، مشاهده برنامه‌هاي روتين تلويزيون و... در او مي‌بينيم و از يك سو نوعي بيقراري، خستگي و ناتواني. و در نهايت هم به‌درستي نمي‌دانيم طاهره مي‌خواهد بماند، شعر بنويسد، با بچه‌ها سرگرم شود، امور را سامان دهد يا برود و همه چيز را به حال خود واگذارد. در پس زمينه اثر نيز مدام آواي سارا شنيده مي‌شود، زني كه به آب زده است و اينكه آيا طاهره آنقدر قانع‌شده كه امكانات به آب زدن خود را فراهم كند؟ در محمد هم اين دوگانگي را مي‌بينيم. مسلما آنچه از شواهد ظاهري پيداست او از وضعيت موجودش ناراضي است ولي هيچ نوع علاقه‌اي به برهم زدن اوضاع را در او نمي‌بينيم. تغيير سوژه‌ها و نوع جنسيت‌شان مي‌تواند جاي بهتري را براي گفت‌وگوي دامنه‌دارتر در اين زمينه باز كند. به سادگي مي‌توان زماني را به يادآورد كه سوژه پسر بچه فقير، يكي از داغ‌ترين موضوعات به شمار مي‌رفت. او مي‌پريد، مي‌جنگيد و به اين سوو آن سو مي‌زد تا برنده شده يا خلاصي يابد. اما اكنون سوژه‌ها نه به لحاظ جنسي بلكه به خاطر مختصات غيراكتيوي كه دارند قابل توجه‌اند. اين موضوع خود پاشنه جالبي را براي ورود به بحث پر دامنه‌اي پيشنهاد مي‌كند. كنش و انفعال، دو زاويه كه مي‌توانند با اتصال به زمينه و به تعبير ديگر روح دوران به دو موقعيت ارزشي متضاد تن در دهند؛ اعتراض و اقدام انقلابي يا سكوت و خويشتنداري.
نويسنده : مريم قهرماني
انتهای پیام /

 
   
 
    خانه |  درباره ما  |  تماس با ما  |  قوانین و مقررات  |  منابع |  جشنواره سينما |  خبر  
  كليه حقوق اين سايت براي sourehcinema.com محفوظ ميباشد
Copyright © 2003-2016 SourehCinema.com All rights reserved
توسعه دهندگان سايت  Email: info@sourehcinema.com