1 2 3 4
5 6 7
9 8
جستجو درعناوين خبری
  بگرد
جستجوی پيشرفته | راهنما
آخرين رويدادها سينمايی
گزارشات
مصاحبه ها
نقدها و مقالات
اخبار فيلم
فيـــلمهای در دست توليد
محصولات آينده سوره
اخبار هنرمندان
اخبار جشنواره ها
اخبار اصناف سينمايی
اخبار دفاتر تهیه و توليد
اخبار سينمای جهان
روزشمارسینما
خبرگزاری ها
 تعداد بازديد : 405  تاريخ مخابره خبر:  ۱۶/۱۱/۱۳۸۵  نوع : مصاحبه
 کد خبر : 138511160006  ساعت مخابره خبر: ۱۰:۴۳:۲۷
    ۱۳۸۵/۱۱/۱۶                              تاريخ نشر خبر :  
 

ترك كردن آسان نيست

گفتگو با رخشان بني اعتماد، كارگردان «خون بازي»

مواد مخدر آنقدر پديده مهلك و مخرب و دردناكي هست كه بتواند همه ما را در مبارزه با آن با هم، هم هدف كند. فيلم خون بازي فيلمي متعهد است. فيلمي كه به راحتي مي تواند در مجموعه طرح مبارزه با مواد مخدر نقشي به اندازه خود داشته باشد.


چه ضرورتي باعث شد كه شما فيلمي با مضمون مواد مخدر بسازيد؟
• شيوع مصرف مواد در حال حاضر شيوع مصرف مواد مخدر در بين جوانان در مرز بحران است. ممكن است نمود بيروني آن كاملاً مشهود نباشد. اما واقعيت اين است كه سطح مصرف به شدت بالاست.

انتخاب يك «معتاد مرفه» به عنوان موردي كه روي نمايشش كار كرديد، يك انتخاب مربوط به سليقه هاي سينمايي شما بود يا اينكه نه! آن را هم يك ضرورت مي دانستيد؟
• ضرورت! آنچه كه از آن به عنوان مرز خطر صحبت مي شود. محدود به طبقه خاصي نيست. بيشتر آثاري كه تا به حال درباره اعتياد كار شده. پرداختن به مسئله اعتياد در ميان طبقات فرودست بوده و هرچه معتاد تاكنون به تصوير كشيده شده، معتادي بوده از طبقه فرودست، با ظاهري ژوليده و فقير و اعتيادي كه در اصل از همان فقرش ناشي مي شود. تصويري كه جوان و نوجوان طبقه متوسط با آن همذات پنداري نمي كند و به همين دليل هيچ كدام از مصرف كنندگان طبقات بالاتر اجتماع پيش خود باور نمي كنند كه شايد به خاطر مصرف مواد روزي تبديل به فردي معتاد شوند. اين فيلم اصلاً با همين منظور ساخته شد كه جوانان اين طبقه كه خودشان يا دوستانشان مواد مصرف مي كنند، ماهيت اعتياد را بشناسند.

در اين فيلم به خصوص ـ با مضمون مواد مخدر ـ با اين نگاه، كه مي فرماييد به هر دليل هدف اصلاح گري را نشان كرده است، شما چه روش و چه مرام و چه لحني را براي گفتگو و مواجهه با مخاطب خود برگزيديد؟
• از يك زاويه، فيلم خون بازي يك فيلم كاربردي است. يعني خون بازي با هدف پيشگيري ساخته شده است. بنابر نظراتي كه در سالهاي مختلف و متمادي با آن مواجه شده ام و در تحقيق و پژوهش هايي كه با كارشناسان موضوع اعتياد داشته ام. شناخت اعتياد و احاطه بر ماهيت اعتياد تم اصلي خون بازي بود. اين فيلم براي اين نيست كه روشي براي نمايش ترك اعتياد را به تماشاچي آموزش دهد،‌ بلكه مشخصاً براي اين كاربرد توليد شده است كه ماهيت اعتياد را نشان دهد. خون بازي درگيري جواني همانند سارا را نشان مي دهد كه تصميم به ترك دارد، اما نيروي قوي اعتياد قوي تر از آن است كه به راحتي از پس آن برايد. شناختي كه از مشاهده اين تلاش به دست مي آيد. شناخت لازمي براي نوجوان و جواني است كه تازه پا در راه اعتياد گذاشته است. جوان و نوجواني كه براي تفنن و نوجويي اعتياد را آغاز مي كند. به هيچ وجه باور ندارد كه روزي معتاد شود. همه آنها فكر مي كنند كه دوران مصرفشان يك دوران موقت است و هروقت كه دلشان بخواهد آن را كنار مي گذارند. محال است با جواني تازه مصرف صحبت كنيد و بتوانيد به او بقبولانيد كه روزي همين مصرف تفريحي و گاه به گاه او را به مرز اعتياد مي كشاند. او اعتياد را در مرزي تصور مي كند كه ديگر نتواند سرپا بايستد. سيگار لاي انگشتش بلرزد. شبيه همان تصاويري كه از اعتياد ديده است و خود را كاملاً دور از اين موقعيت مي بيند. اما در حقيقت اينگونه نيست،‌ اعتياد آنچنان سايه وار و آن قدر ذره ذره وارد زندگي مي شود كه تمام رفتار و روان و ذهن شخص را در خود مي گيرد. به طوري كه جوان مبتلا واقعاً ديگر نمي داند و نمي تواند بفهمد كه از كجا شروع شد و به كجا رسيد اعتياد ساده تر از آن شروع مي شود كه بتوان فكر كرد.

نشانه هايي كه از زندگي سارا مي بينيم، نظير روابطش با دوستان و طلاق و اوضاع به هم ريخته خانوادگي، در همين مجموعه قرينه سازي جوان مخاطب با ساراي معتاد كار شده. كه فرد مشابه سارا كه اوضاع خود را شبيه او مي بيند به جا بياورد كه مي تواند او هم وضع رقت بار سارا را پيدا كند
• البته مي تواند اينگونه هم باشد،‌ اما اعتياد در صورت هاي بسيار گوناگوني حتي در خانواده هايي كه طلاق در آنها اتفاق نيفتاده رخ مي دهد. اصل تلاش ما بر نمايش كشمكش سخت و دردناك سارا با نيروي مقابل يعني اعتياد است و ناتواني فرد در برابر مبارزه با اين نيروي شيطاني. ترك كردن آسان نيست. اينگونه نيست كه جوان معتاد گمان كند كه هر وقت دلش خواست ترك مي كند. از همان آغاز بايد دانست كه در صورت شروع با چه نيروي مواجه شده است و وجه پيشگيري فيلم، نمايش رفتارهاي سارا در مواجهه با ترك است.

براي اين آشناسازي به جز از نمايش اين كشمكش ها و اين وضعيت ها آيا تمهيداتي هم براي ملهتب كردن تماشاچي كارسازي كرديد؟ در دو جا از فيلم احساس كردم كه اينگونه عملكردي وجود داشت. جايي كه با حضور مأموران پليس به هنگام تهيه مواد مخدر ايجاد تعليق كرديد و جايي كه در ويلاي پدر، روياي دوباره سه نفره شدن اين خانواده در هم مي شكند و دريغي را توليد مي كند. چقدر خودتان مي خواستيد يا نمي خواستيد كه روي احساس تماشاچي كار كنيد؟
• اتفاقاً به دليل تراژيك بودن موقعيت اصلي،‌ سعي بر اين بود كه اين وجه تشديد نشود. قرار نبود كه فيلم تبديل به فيلم جگرخراشي شود كه نشود آن را ديد. موقعيت هاي خيلي خيلي دردناكي در زندگي آدمي مانند سارا مي تواند پيش بيايد، اما تلاش شد كه حجم بار تراژيك فيلم تا اندازه لازم پيش برود نه بيشتر. اما واقعيت اين است كه در زندگي افراد معتاد موقعيت هاي غيرقابل تصوري پيش مي آيد كه محدود به زندگي شخصي فرد مبتلا نيست، بلكه دايره روابط پيرامون خود را هم به مرز نابودي مي كشد.

فرم روايت فيلم را به چه دليل انتخاب كرديد؟ انتخاب اين فرم در جهت همسازي و همخواني با تمام ملاحظات و هدف گيري هايتان بود؟ نگران اين نبوديد كه كارتان صرفاً تبديل به مجموعه اي از نشانگان يك فرد معتاد در كشمكش با ترك و اعتياد شود؟
• طبيعتاً خود اثر تمام آن ويژگي هاي سينما را بايد در خود داشته باشد. درست است كه ساختار انتخابي ما تنها برشي از زندگي ساراست، اما اصل درام بايد اتفاق مي افتاد. رسيدن به اين ساختار، مرحله نوشتن فيلمنامه تا ساخت فيلم، زمان زيادي برد. در رسيدن به شكل تصويري فعلي فيلم، محمود كلاري زحمت زيادي كشيد و حتي در مرحله اتالوناژ ديجيتال كه چندين ماه به اتفاق كامران سحرخيز روي آن كار كرديم. دقت هاي بسياري را اعمال كرديم تا كار از حيث بصري صددرصد تحت كنترل و حساب شده باشد.

اين بار هم مادري را دوباره تصوير كرده ايد. درباره مادري كه در خون بازي شاهد تماشاي آن هستيم بگوييد.
• سيما مادري است تحصيل كرده و متعلق به طبقه بالاي متوسط اما در شرايط مشابه و با داشتن جواني معتاد درد مشترك و مسائل مشترك خيلي زيادي ميان او و زني از طبقه ديگر وجود دارد. ما در حين تحقيق با طيف متنوعي از خانواده هاي درگير اعتياد روبرو بوديم، ولي طبيعتاً برخورد مادري مثل سيما با موضوع متفاوت است و روش او در مواجهه با فرزندش شكل ديگري دارد. ضمن اين كه بود و نبود سيما و سارا به يكديگر وابسته است. كاري كه سيما براي نجات فرزند خود مي كند همانند همان كاري است كه هر مادر ديگري هم در همين موقعيت انجام مي دهد. اگر طوباي زيرپوست شهر هم در اين موقعيت قرار مي گرفت. او هم به مانند سيما تلاش مي كرد فرزند خود را نجات دهد، اما طبيعتاً روش ها متفاوت است. سيما با مشخصه هاي طبقاتي خودش با اين موضوع روبرو مي شود.

حضور مادر مي تواند كاركردي براي ايجاد حرارت در كل فيلم و حركتي براي پرهيز از سردي محسوب شود؟
• به هر حال مسئله درام فيلم رابطه سارا با مادرش است. بدون حضور مادر بسياري از عملكردهايي كه حالا ما از سارا مي بينيم، ديگر قابل ارائه نبود. اينكه سارا به سمت ترك حركت مي كند، با كمك و همراهي مادر است. اگر ما مي خواستيم دختر تنهاي معتادي را نشان دهيم. طبيعتاً موضوع فيلم فرق مي كرد و خب آن فيلم ديگري بود. ضمن اينكه نمايش رابطه دختري معتاد با مادر خود به نمايش عمق تراژيك مسئله كمك مي كرد. يعني اينكه چگونه تمام نيروهاي انسان جمع مي شود. مادر تن به هر ترس و حقارتي مي دهد و هر درد و سختي را تحمل مي كند و با او همراه مي شود تا فرزندش به موقعيت بدتري دچار نشود. نمايش ناتواني عشق عظيمي چون عشق مادري در برابر غول اعتياد خود باز محكي است كه نشان دهنده ابعاد جدي مسئله درگيري با مواد مخدر است و اشاره اي ديگر به اين واقعيت كه ترك بسيار بسيار سخت و انرژي بر و هزينه بر است و تلاش بايد بر اين باشد كه زمينه گرايش به مصرف را بايد تضعيف كرد.

چرا دختر خانم خودتان، باران را براي اين نقش انتخاب كرديد؟
• طبيعتاً اگر فيلمنامه من نقشي داشته باشد كه احتياج به بازيگر جواني با ويژگي هاي باران را داشته باشد، طبيعي است كه باران را انتخاب مي كنم. ضمن اينكه باران زحمت زيادي كشيد و زمان زيادي براي درك و ارائه اين نقش گذاشت.

ديدن دخترتان در اين نقش شما را متأثر نمي كرد؟
• البته در طول كار واقعاً فراموش مي كردم. وابستگي هاي عاطفي روي كارم تأثير نمي گذاشت. اما در مراحل ديگر مثر مونتاژ و صداگذاري چرا! برايم ناراحت كننده بود اما در دوران تحقيق پسران و دختران زيادي را مانند باران خودم كه تفاوتي با او نداشتند مي ديدم كه چگونه در شرايط غم انگيز و متأثركننده اي هستند. در حقيقت بيشتر فشار بر من مربوط به همان دوران تحقيق بود كه با بچه هاي جوان معتاد برخورد مي كردم.

سختي كنترلي كه بايد بر رفتار خود اعمال مي كرديد تا به صحيح ترين نوع نحوه سخن گفتن با اين جوانان برسيد شما را به سمت چه لحن و يا چه ادبياتي برد؟
• ماهيت اعتياد آنچنان پيچيده است كه از شناخت اين مقوله يك كار كاملاً تخصصي و علمي مي سازد. يك فرد معتاد صد در صد يك فرد بيمار است و وقتي كه ما با يك فرد بيمار روبرو هستيم، بايد رفتاري كاملاً تخصصي داشته باشيم.

نگاه شما نگاهي غمخوار به نظر مي رسد. اين غمخواري از كجا مي آيد؟
• مسئله فقط غمخواري نيست. سينما براي من هدف نيست، وسيله است. من سينما را اينگونه شناخته ام. فكر مي كنم در جوامعي نظير جامعه ما هر اثر فرهنگي و يا هنري به نوعي وظيفه اصلاح گري دارد. مي شود فيلمهايي هم باشد كه نخواهد اين مسئوليت و تعهد را برعهده بگيرد. اما واقعيت اين است كه جامعه ما به اين مسئوليت و تعهد نياز دارد. به اين فكر مي كنم كه اگر من ابزاري در اختيار دارم، بايد به گونه اي از آن استفاده كنم كه بتوانم با آن در جامعه تأثيري مثبت ايجاد كنم. چه در جهت اصلاح گري يا در جهت آگاهي بخشي. اين يك نياز است. حالا هر موضوعي هم كه بخواهد براي فيلم انتخاب كنم، تحت تأثير اين نگاه شكل مي گيرد.

اين نگاه از كجا مي آيد؟ محصول چيست؟
• گمان مي كنم اين مشخصه نسل ما باشد. خيلي هم فردي و شخصي نيست، ولي نسل ما به سينما بيشتر اينگونه نگاه مي كند. از طرفي ديگر اين به جهان بيني فرد برمي گردد. به دغدغه هاي او و به حساسيت هايش. اين يك جور تجربه دائمي زندگي است. نمي توانم آن را تعريف كنم.

ممكن است احتمال اين وجود داشته باشد كه شما از گفتن مركز توليد اين احساس در خود اجتناب مي كنيد؟
• ابداً. جوان بعضي سؤالها توضيح دادني نيست. مثل اينكه از شما بخواهيم كه بگوييد چگونه مادرتان را دوست داريد.

پس دوست داشتن است؟
•دغدغه بهتر است. دغدغه دائمي نسبت به هر آنچه كه در پيرامون آدمي رخ مي دهد.

سؤال آخر من اشاره به حضور آقاي محسن عبدالوهاب در كنار شما به عنوان همكار در كار كارگرداني چند كار اخيرتان است. من همين اواخر كه اسامي همكاران ساليان شما را در بخش فيلمنامه و گروه كارگرداني تان مرور مي كردم، به اسامي شاخصي برخوردم كه همه تقريباً در جايگاه هاي كليدي فيلمهاي شما حضور پيدا كرده بودند و بعدها براي خود به تنهايي به سمت ساخت فيلم يا نگارش فيلمنامه رفتند. تا جايي كه ديدم. نام آقاي عبدالوهاب به عنوان كارگردان مشترك در فيلمهاي اخيرتان آمده. من كه شخصاً اعتقاد دارم كه حضور اين افراد از طرف شما صرفاً براي كمك به فيلم دعوت شده اند و در نهايت اين باور در من ساخته مي شود كه خود فيلم و كيفيت و ارتقا يافتگي آن، از همه چيز براي شما مهمتر است و هيچ احساس خساستي از طرف شما براي حضور آنان وجود ندارد.
• حقيقتاً چيزي كه براي من اهميت دارد، اثري است كه در نهايت ساخته مي شود. اين برايم مهم نيست كه اسامي در فيلم چند نفره يا يك نفره يا دونفره باشد. خود اثر مهم است اگر اثر درست از كار درآمده باشد. هيچ ابايي براي كار گروهي براي من وجود ندارد. اگر يك فكر منسجم (يك هسته اصلي) وجود داشته باشد. طبيعتاً نبايد بيمي از كمك گرفتن از ديگران وجود داشته باشد. چه اشكالي دارد كه وقتي من فكر مشخصي دارم. از كمك ديگران بهره ببريم. خيلي مواقع است كه در خيلي از فيلمها بدون اينكه هيچ فكر اصلي يا مركزي وجود داشته باشد، با بهره گيري تجربه هاي آدم هاي مختلف چيزي به وجود مي آورند و شما مطمئن باشيد كه در ان حالت اسم هيچ كس در كنار اسم هيچ كس نخواهد آمد. يعني در آن حالت هيچ كس حاضر به تقسيم كردن آن عنوان نيست. اما وقتي كه شما صاحب يك انديشه اصلي هستيد و مي دانيد كه چه كار مي خواهيد بكنيد. چه اشكالي دارد كه كار مشترك شود و عناوين تقسيم شود. من و آقاي منوچهر مشيري و پيروز كلانتري در فيلم اين فيلمها رو به كي نشون مي دين با هم سه كار مختلف كرديم. اما در حقيقت قضيه به اينگونه نبود كه منوچهر مشيري تنها فيلمبردار و پيروز كلانتري فقط تدوينگر باشد. آنها در ماهيت قضيه دخيل بودند. من اگر منصف باشم. بايد بفهمم و ببينم كه اثر پيروز كلانتري تنها روي تدوين نيست. او بر نتيجه كار اثر مي گذارد. معلوم است كه من بايد اسم را مشترك بنويسم. در فيلم روزگار ما كه كار مشترك من و آقاي عبدالوهاب و مونا زندي بود. مونا زندي در زماني كه من به دليل شكستگي پايم بستري بودم، دو روز به طور مستقل كار را دنبال كرد. اما در همان دو روز يكي از كليدي ترين صحنه هاي فيلم فيلمبرداري شد. ضمن آن كه ساخت بخش «آرزو» كه متفاوت با بخش گزارشي روزهاي انتخابات بود را با عبدالوهاب مشترك انجام داديم.
نه مونا زندي و نه محسن عبدالوهاب هيچ كدام توقعي بابت اين كه اسامي سازندگان مشترك بيايد، نداشتند. اما به نظر من انصاف حرفه اي چيزي غير از اين بود.
انتهای پیام /

 
   
 
    خانه |  درباره ما  |  تماس با ما  |  قوانین و مقررات  |  منابع |  جشنواره سينما |  خبر  
  كليه حقوق اين سايت براي sourehcinema.com محفوظ ميباشد
Copyright © 2003-2016 SourehCinema.com All rights reserved
توسعه دهندگان سايت  Email: info@sourehcinema.com