1 2 3 4
5 6 7
9 8
جستجو درعناوين خبری
  بگرد
جستجوی پيشرفته | راهنما
آخرين رويدادها سينمايی
گزارشات
مصاحبه ها
نقدها و مقالات
اخبار فيلم
فيـــلمهای در دست توليد
محصولات آينده سوره
اخبار هنرمندان
اخبار جشنواره ها
اخبار اصناف سينمايی
اخبار دفاتر تهیه و توليد
اخبار سينمای جهان
روزشمارسینما
خبرگزاری ها
 تعداد بازديد : 450  تاريخ مخابره خبر:  ۱۲/۱۱/۱۳۸۵  نوع : خبر
 کد خبر : 138511120303  ساعت مخابره خبر: ۱۲:۴۳:۴۷
    ۱۳۸۵/۱۱/۱۲                              تاريخ نشر خبر :  
 

يك ميزگرد منحصر به فرد با حضور نامزدان اسكار

ما قبل از بازيگري شغل هاي عجيب داشتيم

طبق روال چند سال گذشته ميزگرد اسكار نشريه نيوزويك با حضور چند تن از هنرپيشگان مطرح كه بيش از سايرين شانس حضور در بين نامزدان اسكار را داشتند، برگزار شد.

    به گزارش سايت سينمايي سوره، شش هنرپيشه منتخب ميزگرد امسال، برادپيت (از فيلم بابل)، فارست ويتاكر (از فيلم آخرين پادشاه اسكاتلند)، لئوناردو دي كاپريو (از فيلم الماس خون)، كيت بلانشت (از فيلم يادداشت هايي از يك رسوايي)، هلن ميرن (از فيلم ملكه) و پنه لوپه كروز (از فيلم بازگشت) بودند. اين ميزگرد با حضور شون اسميت و ديويد آنسن دو تن از منتقدان برجسته سينماي جهان و نشريه نيوزويك برگزار شد.


وقتي به والدينتان گفتيد كه دوست داريد هنرپيشه شويد، آنها چه عكس العملي داشتند؟
هلن ميرن: والدين من كاملاً مخالف هنرپيشه شدن من بودند و به همين خاطر من سه سال آموزگار بودم اما هرگز در اين كار موفق نبودم ولي تا سن 22 سالگي هنرپيشه حرفه اي نبودم.
فارست ويتاكر: والدينم اصرار داشتند كه من در رشته اي غيرسينمايي در دانشگاه تحصيل كنم و حتي پس از گذشت 10 سال از فعاليت حرفه اي بازيگري ام، هنوز اصرار داشتند كه من در دانشگاه ادامه تحصيل دهم البته من درآمد چنداني نداشتم و بعضي اوقات واقعاً در مضيقه بودم، اما باز اصرار مي كردم كه هنرپيشگي بهترين حرفه براي من است.

ما شنيده ايم كه اولين نقش سينمايي شما در يك فيلم عربي بوده است؟
كيت بلانشست:
من دانشجوي هنر دانشگاه بودم كه ناگهان تصميم گرفتم يك سال مرخصي بگيرم و به سفر بروم. من فقط 2500 دلار استراليا داشتم كه پول زيادي نبود و در اواخر سفر يك ساله ام به دليل مشكلات مالي در هتل هاي ارزان قيمت اتاق مي گرفتم تا اينكه در قاهره پول هايم تمام شد و بعد با يك مصري آشنا شدم كه نقشي در يك فيلم مصري را به من پيشنهاد كرد كه دستمزد اندكي داشت ولي من به خاطر مشكلات مالي بلافاصله پذيرفتم.

همه شما قبل از بازيگري شغل هاي عجيب و غريبي داشتيد. فارست يك خواننده تنور كلاسيك بود و هلن در كارناوال ها سرود مي خواند.
پيت:
من هم راننده آژانس بودم.
دي كاپريو: واقعاً؟!
پيت: من فقط براي دو ماه اين كار را داشتم، روزي كه تصميم گرفتم از اين كار بيرون بيايم، صاحب آژانس از من خواهش كرد كه فقط يك مسافر ديگر را در آن روز به مقصد برسانم. آن روز مقصد من كلاس بازيگري روي راندن بود. من همان روز با او آشنا شدم و مسير زندگي ام تغيير كرد.

لئو، تو اولين فيلمت «زندگي اين پسر» را در 16 سالگي بازي كردي!
دي كاپريو:
در آن زمان هنوز نمي دانستم سرصحنه بايد چه عكس العملي داشته باشم و مايكل كاتن جونز از من حمايت كرد. او به ويژه به من تذكر داد كه در مكالماتم با رابرت دنيرو مراقب باشم!

ولي تو اين شانس را داشتي كه در همين ابتداي كار الگوي نوجوانان باشي!
دي كاپريو:
برخي شبكه هاي تلويزيوني و مجلات مانورهاي تبليغاتي در مورد من داشتند ولي خودم سعي مي كردم تا از اين موج تبليغاتي دور باشم. دوست داشتم هنرپيشه اي باشم كه با تفكر بازي مي كند ولي بعد از چند سال به فيلم تايتانيك رسيدم كه باعث شد همه به عنوان يك كالاي تجاري به من نگاه كنند. اين قضيه واقعاً آزاردهنده بود و من مي خواستم پس از آن بازيگري را كنار بگذارم. البته نمي خواهم بگويم كه آن فيلم زندگي مرا تغيير نداد، چون باعث شد موقعيت هاي تازه اي داشته باشم و از همه مهمتر اينكه كنترل حرفه اي را به دست آورم.

براد، در تمام اين سالها به نظر مي رسيد كه استوديوها دوست دارند تو يك هنرپيشه نقش اول باشي ولي خود تو اين را نمي خواستي!
براد پيت:
بازيگري براي من به معناي كشف حقيقت هاي دروني ام است ولي فيلمنامه هايي كه براي بازي من در نقش اول برايم فرستاده مي شد، همه مشابه هم بودند و به نظرم هر كسي مي توانست در آنها بازي كند و هيچ گونه «مكاشفه اي» در آنها وجود نداشت.
دي كاپريو: من براي رابطه ام با مارتين اسكورسيزي ارزش زيادي قائل هستم چون برايم بسيار مهم بود كه بتوانم فرد قابل اعتمادي را پيدا كنم. به نظرم مسخره است كه شما تمام توانايي بازيگري را در چارچوب اختيارات ديگران قرار دهيد. همه ما بايد چند جلسه با كارگردان داشته باشيم و ديدگاه هاي آنها درباره يك فيلم را بشنويم و رعايت كنيم ولي هميشه بين آن چيزي كه مطرح مي شود و آنچه روي پرده مي بينيم تفاوت زيادي وجود دارد.
ميرن: البته براي هنرپيشه هاي زن شرايط به مراتب بدتر است و شما بايد بازي قانتزي و غيرواقعي ارائه دهيد. استوديوها هميشه تلاش مي كنند شما را محدود كنند و شما در مقابل بايد دائماً تلاش كنيد تا از اين محدوديت ها خارج شويد. آنها نمي خواهند شما مسنتر شويد يا تغيير چنداني داشته باشيد و در اينچنين شرايطي، نقشي كه فاقد چنين شرايطي باشد، عالي است. اين اتفاق در فيلم «مظنون اصلي» براي من افتاد. در آن فيلم من اجازه داشتم تا زني به سن خودم باشد و نيازي به گريم غليظ نداشتم.

فارست: تو اكثراً در نقش هايي بازي كردي كه براي سياه پوستان نوشته نشده بود!
ويتاكر:
البته فقط چند كارگردان بودند كه اين موضوع را علناً با من مطرح كردند. البته گاهي حضور من در فيلمها كاملاً تصادفي بود مثل فيلم «رنگ پول» كه هنرپيشه اي را از فيلم اخراج كردند و بعد من جايگزين شدم.
هلن ميرن: همسرم (تيلور هكفورد) فيلمي را كارگرداني كرد كه... البته اسم آن را فراموش كردم. فيلمي با بازي دبرا وينگر؟
ديويد آنسن: An office and a Gentelman
ميرن:
بله! نقش او «گاست» براي يك سفيدپوست نوشته شده بود ولي تيلور به استوديو تأكيد كرد كه از گاست در اين نقش بازي كند و او براي بازي در اين فيلم يك اسكار دريافت كرد.

تماشاي چه فيلمي باعث شد شما تصميم به هنرپيشه شدن بگيريد؟
كروز: «
مرا ببند! مرا بازكن!» از پدر و آلمودوار. وقتي اين فيلم را ديدم سيزده سالم بود و به شدت تحت تأثير فيلم بودم.
بلانشت: تنها نقشي كه مي خواستم بازي كنم، نقش لوسي در فيلم «تو مرد خوبي هستي، چارلي بروان» بود.
پيت: يادم مي آيد كه فيلم «تب شنبه شب» را خيلي پسنديده بودم!
ميرن: اولين فيلمي كه توجهم را جلب كرد، فيلم «ماجرا» از ميكل آنجلو آنتونيوني بود. من تا آن زمان فقط فيلمهاي راك هادسن و دوريس دي را ديده بودم و چندان با سينماي هنري آشنا نبودم.
ويتاكر: وقتي بچه بودم، از هنرپيشه هاي سياه پوست در سينما خبر چنداني نبود به همين دليل بازيگري را چندان جدي نمي گرفتم. اولين هنرپيشه اي كه مرا تحت تأثير قرار داد، سيدني پواتيه بود.
دي كاپريو: وقتي 7 سالم بود تست بازيگري دادم ولي رد شدم. اما هميشه مي دانستم كه روزي هنرپيشه مي شوم تا اينكه در 16 سالگي در اولين فيلم بازي كردم و بعد از بازي در آن فيلم فيلمها را جدي تماشا مي كردم. يادم مي آيد وقتي بازي جيمز دين در فيلم «شرق بهشت» را ديدم به خودم گفتم: «پس مي شود بازي به اين خوبي هم داشت.»

آيا نقش هايي هستند كه شما دوست داشتيد در آن بازي مي كرديد؟
دي كاپريو:
چندين نقش از جمله برت لنكستر در فيلم بوي خوش موفقيت، دنيرو در فيلم راننده تاكسي.
كروز: هر كدام از دو نقش اصلي در فيلم دوران مهرورزي، شرلي مك لين در آپارتمان.
بلانشت: هر كدام از فيلمهاي اليزابت تيلور

هلن، آيا ملكه اليزابت بازي تو را ديده است؟
ميرن:
مطمئن هستم كه ديده است چون كمتر كسي مي تواند فيلمي را كه درباره خودش است، نبيند! يك تاريخ نويس به نام رابرت ليسي كه به ملكه بسيار نزديك است، به من گفت كه او از فيلم چندان بدش نيامده است.

پنه لوپه، اولين فيلم انگليسي زبان تو Hi _ lo country بود، كنارآمدن با زبان انگليسي در آن فيلم را چگونه ارزيابي مي كني؟
كروز:
بازي در آن فيلم يك كابوس بود. من حتي يك كلمه از حرف هاي كارگردان (استفن فريزر) را متوجه نمي شدم. او لهجه غليظي داشت و من فقط كلمات مربوط به ديالوگم را حفظ كرده بودم. اين قضيه به حدي شديد بود كه چند بار به گريه افتادم.

براد، لهجه ايرلندي تو در فيلم Snatch به قدري غليظ است كه ما حتي يك كلمه از حرف هايت را نمي فهميم!
پيت:
بازي در آن فيلم در لحظه آخر قطعي شد، من چند هفته لهجه ايرلندي را تمرين مي كردم ولي موفق نبودم و شايد هم خيلي قضيه را جدي گرفته بودم. به همين خاطر به گاريچي گفتم: تو خودت در اين نقش بازي كن چون كار من نيست و او گفت: خب باشد. يه كاري مي كند. ولي همان شب ياد بازي بنيچيو دلي تورو در فيلم مظنونين هميشگي افتادم. در آن فيلم هيچ كس يك كلمه از حرف هاي او را متوجه نمي شد. بنابراين شبانه به شمال لندن رفتم و در خيابان مشغول تمرين شدم و فردا در نقش مورد علاقه ام بازي كردم.

همه شما ثروتمند و مشهور هستيد و جايگاه حرفه اي خوبي داريد. پس چرا به كار كردن و بازيگري ادامه مي دهيد؟
دي كاپريو:
من بازيگري را دوست دارم و هيچ فرم ديگري از هنر مرا تا اين حد تحت تأثير قرار نمي دهد.
ويتاكر: من مجذوب جادوي سينما هستم. واقعاً چه كسي دوست ندارد بخشي از آن باشد؟
كروز: بازي در هر فيلم به من يادآوري مي كند كه هنوز چيزي درباره بازيگري نمي دانم و هنوز بايد به بازي و يادگيري ادامه دهم.
پيت: من براي علاقه ام به فيلمنامه ها و احترام به صنعت سينما به كار ادامه مي دهم و مي خواهم هميشه بهتر از قبل باشم.
بلانشت: كيشلوفسكي در جايي گفته كه فيلمسازي، گفتگو با مخاطب است و من هم در موقع بازي احساس زنده بودن مي كنم.
ميرن: به خاطر پول، البته جنبه هاي هنري هم در آن وجود دارد ولي من چندان به سراغ آنها نمي روم!
انتهای پیام /

 
   
 
    خانه |  درباره ما  |  تماس با ما  |  قوانین و مقررات  |  منابع |  جشنواره سينما |  خبر  
  كليه حقوق اين سايت براي sourehcinema.com محفوظ ميباشد
Copyright © 2003-2016 SourehCinema.com All rights reserved
توسعه دهندگان سايت  Email: info@sourehcinema.com