1 2 3 4
5 6 7
9 8
جستجو درعناوين خبری
  بگرد
جستجوی پيشرفته | راهنما
آخرين رويدادها سينمايی
گزارشات
مصاحبه ها
نقدها و مقالات
اخبار فيلم
فيـــلمهای در دست توليد
محصولات آينده سوره
اخبار هنرمندان
اخبار جشنواره ها
اخبار اصناف سينمايی
اخبار دفاتر تهیه و توليد
اخبار سينمای جهان
روزشمارسینما
خبرگزاری ها
 تعداد بازديد : 332  تاريخ مخابره خبر:  ۷/۱۱/۱۳۸۵  نوع : خبر
 کد خبر : 138511070201  ساعت مخابره خبر: ۱۱:۴۰:۰۲
    ۱۳۸۵/۱۱/۰۷                              تاريخ نشر خبر :  
 

رضا ميركريمي در آينه «كودك و سرباز» و «اينجا چراغي روشن است»

رضا ميركريمي يكي از شاخص ترين فيلمسازان سينماي پس از انقلاب است؛‌ فيلمسازي كه در اواخر دهه هفتاد به سينما آمد و در زمان كوتاهي جايگاه خود را به عنوان سينماگري خوش فكر و توانا تثبيت كرد. او اين روزها به صندلي مديرعاملي خانه سينما تكيه زده و همچنين در حال كارگرداني پنجمين فيلمش با عنوان «به همين سادگي» است. اكران ديرهنگام «كودك و سرباز» و «اينجا چراغي روشن است» از ساخته هاي اوليه ميركريمي، بهانه اي است به مرور بر اين فيلمها.

كودك و سرباز
مركريمي بعد از تجربه مغتنم سريال «بچه هاي مدرسه همت»،‌ «كودك و سرباز» را به عنوان اولين ساخته بلند سينمايي اش مقابل دوربين برد. فيلم در جشنواره هجدهم فجر به نمايش درآمد. در سالي كه رويكرد سينماي ايران به سياست بيش از هر چيز ديگر جلب توجه مي كرد، ميركريمي در «كودك و سرباز» بنا را بر پرداختي مبتني بر سادگي و صداقت گذاشته بود. خط داستاني «كودك و سرباز» به نوعي يادآور حال و هواي آثار موسوم به كانوني بود.
فيلمهايي كه با مؤلفه هاي ساخته هاي كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان مقابل دوربين مي رفتند. داستان فيلم براساس شكل گيري رابطه يك سرباز با نوجواني بزهكار شكل مي گرفت. در آستانه تحويل سال، سرباز قصد دارد هرچه سريعتر نوجوان را به كانون اصلاح و تربيت تهران تحويل بدهد و پيش خانواده اش برود. منتها در اين مسير اتفاقاتي مي افتد.
ميركريمي در پرداخت اين داستان، با رعايت برخي ريزه كاري ها و جزئيات توانست فيلمي بسازد كه بي شباهت به مؤلفه هاي سينماي كانوني مرسوم، به هويتي مستقل دست يابد. مهمترين وجه تمايز «كودك و سرباز» از آثار كانوني را بايد در نيمه اول فيلم جست و جو كرد.
در فصل هاي زيباي داخل كلانتري، طنزي عميق و كمياب، در اغلب نماها جريان دارد. چيزي كه به سكانس هاي كلانتري جان بخشيده بازي خوب مهران رجبي است كه با اين فيلم به سينماي ايران معرفي شد. از لحظه اي كه كودك و سرباز سفري را به قصد تهران آغاز مي كنند، لحن فيلم هم تغيير مي كند. در طول اين سفر، ميركريمي مي كوشد تا تصوير كليشه اي كه از سرباز و كودك بزهكار در سينماي ايران وجود دارد را بشكند. اين كوشش به خلق كاراكترهايي با شناسنامه انجاميده كه خيلي زود حس همذات پنداري تماشاگر را برمي انگيزد.
«كودك و سرباز» با پرداخت ساده و موجزش نويد ظهور فيلمسازي توانمندي را مي داد، چنانكه در همان زمان جشنواره هجدهم فجر، برخي از منتقدان به ستايش از فيلم و سازنده اش پرداختند. ميركريمي با فيلم ارزشمند «زير نور ماه» به انتظارات برآمده از «كودك و سرباز» پاسخ مناسبي دارد.

اينجا چراغي روشن است
ميركريمي در حالي «اينجا چراغي روشن است» را مقابل دوربين برد كه با فيلم «زير نور ماه» به شهرت رسيده بود. مضمون چالش برانگيز «زير نور ماه» بانگاه هوشمندانه و سلامت ميركريمي، به اثري خوش ساخت و متفاوت در سينماي ديني انجاميده بود. با چنين پيشينه اي ميركريمي در زمستان سال 1380 «اينجا چراغي روشن است» را مقابل دوربين برد. فيلم در بخش مسابقه بيست و يكمين جشنواره فيلم فجر به نمايش درآمد و با وجود دريافت جايزه بهترين كارگرداني براي ميركريمي و سيمرغ هاي بهترين بازيگر مرد و فيلمبرداري نتوانست چندان مورد توجه دوستداران دو فيلم قبلي سازنده اش قرار بگيرد. آن هم در شرايطي كه به نظر مي رسيد موضوع فيلم قابليت ساخته شدن يك اثر فوق العاده را داشته است.
اينكه فردي ساده دل بر حسب اتفاق متولي يك امامزاده مي شود؛ امامزاده اي كه مردم روستا مدتهاست پاسخ نذر و نيازهايشان را از آن نگرفته اند. مرد ساده دل با شيوه اي خارج از عرف و سنت، پاسخگوي نيازهاي مردمي مي شود كه به امامزاده مي آيند. چنانكه در نهايت با مكاني بي سقف و در و پيكر مواجه مي شويم. امامزاده ديگر شبيه ساختماني كه در اول فيلم ديده ايم نيست ولي در عوض به زخم بسياري از مردم مرهم گذاشته شده است. فيلم موجد نوعي نوانديشي ديني در بستر سينماست.
در واقع كارگردان مي كوشد تا به نقد مفاهيمي بپردازد كه بيشتر از دل سنت بيرون آمده اند. او در دل جامعه اي كوچك اما كاملاً تمثيلي، از تصوير كليشه اي امامزاده آشنايي زدايي مي كند.
با اين همه ضعف هاي بنيادين فيلمنامه باعث شد تا تمام تلاش ميركريمي در پرداخت تصويري فيلم و فيلمبرداري هنرمندانه خضوعي ابيانه هم نتواند بر اين مشكل بنيادين پوشش بگذارد. با وجود يك خط داستاني فوق العاده جذاب، فيلم در عمل مصالح داستاني چنداني را به كار نگرفته و همين به ملال آور شدنش انجاميده است. «اينجا چراغي روشن است» با چهار سال تأخير به نمايش درآمده و حالا كاراكتر مرد ساده لوح كه جزو عناصر ثابت آثار موسوم به معناگرا شده، بيشتر توي ذوق مي زند.
ميركريمي شكست «اينجا چراغي روشن است» را با فيلم زيباي «خيلي دور، خيلي نزديك» جبران كرد. او كه به درستي متوجه ضعف هاي فيلمنامه اينجا چراغي روشن است شده بود، بيش از هر چيز روي فيلمنامه «خيلي دور، خيلي نزديك» كار كرد و توانست فصلي تازه در رويكرد سينما به معنويات بگشايد.
انتهای پیام /

 
   
 
    خانه |  درباره ما  |  تماس با ما  |  قوانین و مقررات  |  منابع |  جشنواره سينما |  خبر  
  كليه حقوق اين سايت براي sourehcinema.com محفوظ ميباشد
Copyright © 2003-2016 SourehCinema.com All rights reserved
توسعه دهندگان سايت  Email: info@sourehcinema.com