سازمان سوره ايميل اخبار سينمايي جشنواره سينما صفحه اصلي
جزييات اصلی
تمام عوامل
شركت تهيه كننده
( ) تمام جشنواره ها
( ) جشنواره داخلی
( ) جشنواره خارجی
( ) ديدگاه عوامل فيلم
( ) خلاصه داستان فيلم
تمام رويدادها
 به تفکيک اصناف
 به تفکيک هنرمندان
 به تفکيک جشنواره
 به تفکيک دفاتر توليد
( ) آلبوم عكس
( ) عكس های  فيلم 
( ) عکس های پشت صحنه
( ) پوستر
( ) گزيده سكانس
( ) محل فيلمبرداری
( ) مسائل فنی
( ) سايت های اختصاصی


   مرثيه( 1356)

خلاصه داستان :
سيدنصرالله، كه بيش از هشت سال از عمرش را در زندان گذرانده، پس از آزادي درمي يابد كه جامعه او را نمي پذيرد. نصرالله باخبر مي شود كه مادرش سه ماه پيش فوت كرده و فقط تفنگ بادي و تخته ي نشانه اش به جا مانده است. او در كوچه و خيابان، قهوه خانه و خانه هاي عمومي و خرابه هاي شهر راه مي افتد و سعي مي كند آينده ي روشني براي خود فراهم كند. او در زندان جوراب بافي ياد گرفته؛ اما در كارگاه هاي سنتي جوراب بافي كاري براي او نيست. بنابراين براي امرار معاش از همان تفنگ بادي و تخته ي نشانه استفاده مي كند. با مشاركت يك لوطي انتري و پرده دار در اتاقكي محقر زندگي مي كند. وقتي سيدنصرالله به آن دو عادت كرده است پرده دار با زني بليت فروش ازدواج و آنها را ترك مي كند، و لوطي انتري مي ميرد و نصرالله با قفس پرنده اش و انتر لوطي تنها مي ماند. او يك روز صبح پرنده ي خود را از قفس آزاد مي كند و به بيرون شهر مي رود و انتر را رها مي كند و تفنگ بادي و تخته ي نشانه اش را مي فروشد و با پول آن يك بطر مشروب مي خرد و آسيمه سر در خيابان هاي شلوغ جنوب شهر خود را گم مي كند.

    خانه |  درباره ما  |  تماس با ما  |  قوانین و مقررات  |  منابع |  جشنواره سينما |  خبر  
  كليه حقوق اين سايت براي sourehcinema.com محفوظ ميباشد
Copyright © 2003-2016 SourehCinema.com All rights reserved
توسعه دهندگان سايت  Email: info@sourehcinema.com