سازمان سوره ايميل اخبار سينمايي جشنواره سينما صفحه اصلي
جزييات اصلی
تمام عوامل
شركت تهيه كننده
( ) تمام جشنواره ها
( ) جشنواره داخلی
( ) جشنواره خارجی
( ) ديدگاه عوامل فيلم
( ) خلاصه داستان فيلم
تمام رويدادها
 به تفکيک اصناف
 به تفکيک هنرمندان
 به تفکيک جشنواره
 به تفکيک دفاتر توليد
( ) آلبوم عكس
( ) عكس های  فيلم 
( ) عکس های پشت صحنه
( ) پوستر
( ) گزيده سكانس
( ) محل فيلمبرداری
( ) مسائل فنی
( ) سايت های اختصاصی


   مهمان مامان( 1382)

خلاصه داستان :
در آستانه ي ورود مهمانان، مادر دستپاچه و نگران است. با وجود تلاش او براي آماده كردن شرايط، وضعيت آشفته اي حاكم است. هنوز پدر نيامده و هر لحظه ممكن است خواهرزاده ي مادر و نوعروسش سر برسند. دقايقي پس از ورود پدر (يدالله)، مهمانان سر مي رسند و اين تازه آغاز ماجراست. يدالله خاطرات خصوصي زندگي اش را بدون ملاحظه براي عروس و داماد بازگو مي كند و اصرار او بر ماندن مهمانان، مادر را كلافه كرده، چون در خانه وسايل پذيرايي وجود ندارد. امير ـ پسر كوچك خانواده ـ كه براي جا به جا كردن ماشين پسرخاله بيرون رفته، دير مي كند و خبر مي رسد كه مسافر سوار كرده است! صديقه، زن حامله اي است در همسايگي آن ها، پس از دور ريختن مواد مخدر شوهر معتادش يوسف كتك سختي از او مي خورد و پسرخاله كه مادر مدام او را «جناب سرهنگ» خطاب مي كند، با يوسف درگير مي شود.پس از آن، يدالله براي سرگرم كردن مهمانان از خاطرات گذشته اش مي گويد و با آن ها مشغول تماشاي فيلم مي شود. با ماندني شدن مهمانان، اضطراب مادر براي تهيه ي شام بيش تر و بيش تر مي شود. بنابراين همه ي ساكنان خانه به تكاپو مي افتند. اهميت مرغ در سفره براي مادر حياتي است، ولي مش مريم (يكي از همسايه ها) دلش نمي آيد يكي از جوجه هايش را براي تأمين شام به كشتن بدهد. پس امير به همراه دوستش، از مغازه ي پدر او مخفيانه مرغ و ماهي برمي دارد، ولي سر بزنگاه پدر مي رسد و پسرش را تنبيه مي كند و امير ناكام به خانه برمي گردد. يوسف كه پدر و مادر ثروتمندي دارد، به همراه امير به خانه ي پدري اش مي رود و در ميان پرسش هاي دائمي پدر و نفرين هاي پي در پي مادر كه معتقد است صديقه پسرش را معتاد كرده، از يخچال آن ها انواع مواد خوراكي مورد نياز را بر مي دارد و بازمي گردند. پس از اين كه همسايگان ديگر هم تا سر حد امكان مواد مورد نياز شام ايده آل مادر را تهيه مي كنند، پدر دوست امير نيز پشيمان مي شود و مرغ و ماهي ها را به در خانه ي آن ها مي آورد. عاقبت شام آماده مي شود و همه ي ساكنان خانه بر سر سفره مي نشينند. پس از صرف شام، مهمانان كه آماده ي رفتن هستند با اصرار ابلهانه ي يدالله براي ماندن پا سست مي كنند و مادر كه ديگر در آستانه ي جنون قرار گرفته از حال مي رود. او را به بيمارستان مي برند و استراحت مطلق برايش تجويز مي شود. پس از بازگشت، عروس و داماد را براي خواب در اباقي جداگانه جاي مي دهند. همسايه ها هم به خانه هايشان مي روند و چراغ ها يك به يك خاموش مي شودند.

    خانه |  درباره ما  |  تماس با ما  |  قوانین و مقررات  |  منابع |  جشنواره سينما |  خبر  
  كليه حقوق اين سايت براي sourehcinema.com محفوظ ميباشد
Copyright © 2003-2016 SourehCinema.com All rights reserved
توسعه دهندگان سايت  Email: info@sourehcinema.com