سازمان سوره ايميل اخبار سينمايي جشنواره سينما صفحه اصلي
جزييات اصلی
تمام عوامل
شركت تهيه كننده
( ) تمام جشنواره ها
( ) جشنواره داخلی
( ) جشنواره خارجی
( ) ديدگاه عوامل فيلم
( ) خلاصه داستان فيلم
تمام رويدادها
 به تفکيک اصناف
 به تفکيک هنرمندان
 به تفکيک جشنواره
 به تفکيک دفاتر توليد
( ) آلبوم عكس
( ) عكس های  فيلم 
( ) عکس های پشت صحنه
( ) پوستر
( ) گزيده سكانس
( ) محل فيلمبرداری
( ) مسائل فنی
( ) سايت های اختصاصی


   آليش دختر كولي( 1343)

خلاصه داستان :
مهندس مهران همراه دوستش مجيد وارد روستايي مي شوند كه به دست مهران آباد شده است. با ورود آن ها به روستا مهران به ياد مي آورد كه هفت سال پيش رشيدخان، كه مالك ثروتمندي بوده است، او را براي رسيدگي به املاكش فرا خوانده است. مهري، دختر رشيدخان، به مهران علاقمند مي شود؛ اما مهران به دختر اعتنايي نمي كند. روزي مهران و دوستش رمضان به شكار مي روند،‌ و گلوله اي كه رمضان شليك مي كند، به طور تصادفي، دختري كولي به نام آليش را مجروح مي كند. آليش با مادرش فتنه ـ كه او را كيمياگر مي دانند ـ بر بالاي تپه در آلونكي زندگي مي كنند. مهران، آليش را به كلبه ي مادرش مي برد و از آن پس به او علاقمند مي شود. رجب علي، مباشر مالك ده، كه به آليش دل بسته است، اهالي را عليه مهران مي شوراند. مهران زخمي مي شود و يك روستايي به نام شيرعلي از او پرستاري مي كند. پس از آن آليش از مادرش مي خواهد كه اجازه دهد با مهران ازدواج كند، اما فتنه تهديد مي كند كه او را نفرين خواهد كرد. آليش، به قهر، كلبه را ترك مي كند و به جنگل پناه مي برد. چند تن از روستاييان كلبه ي فتنه را به آتش مي كشند، و مهران به تصور اين كه آليش در آتش سوخته است روستا را ترك مي كند. پس از يادآوري اين خاطرات مهران و مجيد با دختركي به نام روح انگيز روبرو مي شوند كه مي گويد نام مادرش آليش است، و آن دو را به كلبه شان مي برند. سرانجام زن و شوهر به هم مي رسند.

    خانه |  درباره ما  |  تماس با ما  |  قوانین و مقررات  |  منابع |  جشنواره سينما |  خبر  
  كليه حقوق اين سايت براي sourehcinema.com محفوظ ميباشد
Copyright © 2003-2016 SourehCinema.com All rights reserved
توسعه دهندگان سايت  Email: info@sourehcinema.com