اميد نجوان:
«آخرين ملكه زمين» فيلمي دلچسب و گرم است
يك منتقد سينما گفت: «آخرين ملكه زمين» به افغانستان يك نگاه انساني دارد، ميتواند پيام بازگشت تمام مهاجران به كشور خودشان باشد و فيلم دلچسب و گرمي است.
به گزارش سايت سينمايي سوره، «اميد نجوان» در گفتوگويي در خصوص فيلم «آخرين ملكه زمين» گفت: «آخرين ملكه زمين» گرچه اولين فيلم محمدرضا عرب است اما به اعتقاد من در بين فيلم اوليها اثري آبرومند به حساب ميآيد، ضمن اين كه در زماني ساخته شده است كه تب و تاب فيلمهاي جشنوارهاي افغاني، فروكش كرده است. اميد نجوان ادامه داد: اين فيلم به افغانستان يك نگاه انساني دارد و خصوصا به مقولهاي ميپردازد كه بعد از 11 سپتامبر است و بهنوعي پيام بازگشت مردم افغان به كشورشان را تداعي ميكند و از بعد كليتر ميتواند پيام بازگشت تمام مهاجران به كشور خودشان باشد. وي افزود: البته داستان ميتوانست فراز و فرود بيشتري داشته باشد اما بهطور كلي با توجه به اين كه كارگردان نخواسته است روي يك موضوع خاص متمركز شود «آخرين ملكه زمين» فيلم دلچسب و گرمي است. اين منتقد سينمايي در خصوص اين كه فيلمهاي فرهنگي نظير «آخرين ملكه زمين» تا چه حد ميتواند بر روند سينماي ايران تأثيرگذار باشند، گفت: البته اين بحث بسيار مفصل است اما بهطور خلاصهوار ميتوان گفت: عمدهترين مشكل سينماي ايران در سياستگذاري و محدوديت سالن كافي براي نمايش اين قبيل از فيلمها است. نجوان تصريح كرد: زماني كه سينماها محدود است و اختيار نمايش فيلمها به صاحبان سينماها داده شده، نتيجهاش اين ميشود كه صاحب سينما تصميم ميگيرد چه فيلمي را اكران كند اما از سوي ديگر بايد اين را در نظر بگيريم كه فيلمساز توقع دارد فيلمش به هر طريق ممكن اكران شود و آيا اين موضوع درست است كه فيلمي مثل «آخرين ملكه زمين»، اينچنين فقيرانه و محدود تنها در 5 يا 6 سالن اكران شود؟ اين منتقد سينمايي خاطرنشان كرد: متأسفانه چند سالي است كه به درست يا غلط براي برخي از فيلمها از لفظ سينماي بدنه استفاده ميكنند كه به اعتقاد من اطلاق سينماي تجاري به آنها بهتر است. وي گفت: در تمام دنيا ميبينيم كه در كنار اكران فيلمهاي تجاري، فيلمهاي فرهنگي نيز ساخته و اكران ميشوند، اما متأسفانه در كشور ما به دليل اين كه سالنهاي زيادي در دسترس نيست و تعداد فيلمها نيز متناسب با ظرفيت سالنهاي نمايش نيست، تعداد بسيار زيادي از فيلمها از چرخه اكران باز ميماند. نجوان در ادامه اظهار داشت: بازماندن فيلمها از چرخه اكران و ورود آنها به شبكه نمايش خانگي كه در چند وقت اخير به اوج خود رسيده است و اين نشان ميدهد كه صاحبان فيلمها از اكران فيلمهاي خود در سينما قطع اميد كردهاند و اين اتفاق بسيار مهمي است كه در سينماي ما رخ داده و نبايد به سادگي از كنار آن گذشت. وي تأكيد كرد: فيلمسازي كه قرار باشد فيلمش را بسازد و چهار سال منتظر آن باشد، طبيعتا نميتواند و نميخواهد با فيلمي نظير «اخراجيها2» رقابت كند اما بايد شرايطي ايجاد شود تا تمامي فيلمها در شرايط حداقل برابري براي مردم نمايش داده شود و مردم براي فروش يا عدم فروش فيلم نيز تصميمگيري كنند. اين منتقد سينمايي در بخشي از صحبتهاي خود با اشاره به جايگاه اين فيلم در سينماي امروز ايران و اين كه رسانهها تا چه حد ميتواند به ديده شدن اين گونه فيلمها كمك كنند، خاطرنشان كرد: اين موضوع فقط به يك رسانه و خبرنگار وابسته نيست و تمامي مسئولان فرهنگي مملكت كه كشورشان را دوست دارند و اگر براي سينماي اين مملكت آيندهاي در نظر گرفتهاند از همين امروز بايد به گونهاي برنامهريزي كنند تا فيلمهايي فرهنگي و قابل احترام در سينماها ديده شود. وي تصريح كرد: اين كه ما خودمان را بهدست مردم (حداقل سليقه مردم) بسپاريم اصلا تعبير درستي نيست، كمااين كه در طي ده سال اخير ميبينيم كه فيلمهاي فرهنگي كه تبليغات خوبي داشتهاند توانستهاند مخاطبان زيادي جذب كنند ضمن اين كه فيلم كمدي به هيچ عنوان مفهوم بدي ندارد و فيلمهاي كمدي نيز ميتوانند بار فرهنگي داشته باشند اما مشكل ما در سالهاي اخير اين است كه متاسفانه كمدي، طنز و هجو در سينماي ما با يكديگر تلفيق شدهاند و محصولاتي را روانه سينماها ميكنيم به هيچ عنوان نميتوان گونه اين فيلمها را مشخص كرد. نجوان در خاتمه سخنان خود گفت: به اعتقاد من، استقبال مردم از فيلمهاي كمدي يك جور واكنش عصبي است نسبت به شرايط جامعه، ضمن اين كه اگر يك زماني تعداد سينماها به حد كافي برسد و فيلمها در شرايطي كاملا عادلانه اكران شود مطمئن باشيد جذب مخاطب براي فيلمهاي فرهنگي بسيار راحتتر از فيلمهاي كمدي و عامهپسند اتفاق خواهد افتاد. انتهای پیام /