مصاحبه با كارن همايونفر
كارن همايونفر متولد 1347 در تهران است. او از 6 سالگي به فراگيري موسيقي پرداخت و بعد از پايان دوره متوسطه ابتدا به انگلستان و سپس به تركيه رفت و در آنجا وارد مدرسه موسيقي بيل كنت شد.
همايونفر تاكنون براي بيش از 30 فيلم و سريال آهنگ ساخته است كه نام برخي از آنها عبارتست از: سلطان، سياوش، پارتي، شيفته، جنايت، رنگ شب، اثير، راز شب باراني، آبي، تيك، سيزده گربه روي شيرواني، اين زن حرف نميزند، باج خور، سالاد فصل، ابراهيم خليلالله، صاحبدلان، پرواز در حباب و... .از ابتداي ماه رمضان، سريال اغماء با موسيقي اين آهنگساز از شبكه اول سيما پخش ميشود. با وي درباره ويژگيهاي موسيقي اين سريال گفتوگو كرديم:سال گذشته سريال صاحبدلان با موسيقي شما در ماه رمضان پخش شد. امسال هم براي اغماء كه سريالي مناسب ماه رمضان است آهنگ ساخته ايد، بهنظر خودتان اين كار چه تفاوتي با سريال صاحبدلان دارد؟ اگر نگاهي به سير كارهاي من داشته باشيد، متوجه ميشويد كه موسيقي سريال اغماء با ساير سريالهايي كه تا به حال موسيقي آنها را ساختهام تفاوتهايي دارد.البته موسيقي اغماء كمي نزديك به موسيقي صاحبدلان شد. اما نوع كار براي سريالهاي مناسبتي اين گونه است كه نوع خاصي از موسيقي را ميطلبد. از طرفي موسيقي سريال صاحبدلان موسيقي موفقي بود به همين دليل از تجربياتي كه سال گذشته در جريان آن سريال به دست آورده بودم، در موسيقي اغماء استفاده كردم. در سريال اغماء، دوربين، نور، طراحي صحنه و ساير عوامل در فضاسازي مؤثر بوده و تا حدودي به مخاطب براي همگام شدن با موضوع كمك ميكند. براي اين كه موسيقي نيز چنين نقشي داشته باشد، چه نكاتي را در نظر داشتيد؟ من پيش از اين هم با آقاي سيروس مقدم همكاري داشتهام.ايشان به مسائل تكنيكي كه باعث درگير شدن مخاطب با موضوع ميشود، بسيار توجه دارد. تجربه همكاري با ايشان باعث شد كه بيشتر با هم هماهنگ باشيم و بتوانيم با استفاده از موسيقي هم اين نشانههاي بصري را كه اشاره كرديد تشديد كنيم، دليل آن هم روشن است؛ آقاي مقدم اين شيوه از كار را ميپسندد. بهطور مثال در نورپردازي از كنتراستهاي بالا استفاده ميكند و بهطور كلي فيلمبرداري مشخصي دارد.بهنظر من بايد بين موسيقي و شكل تصاوير نيز اين هماهنگي به وجود آيد. از طرفي موسيقي بايد به نشان دادن ويژگي شخصيتهاي داستان و تغييراتي كه در طول سريال برايشان اتفاق ميافتد، نيز كمك كند. همچنين موسيقي سريال اغماء گاه اين ويژگيها و تغييرات را تشديد ميكند. با اين حساب چرا براي شخصيتهاي اصلي تم جداگانه ننوشتيد؟ اين موضوع براي سريالها و فيلمها رعايت نميشود و بهنظر من هم درست است.چون موسيقي به تداوم يك كار كمك ميكند.البته گاه براي هر شخصيت يك لايت موتيف خاص در نظر ميگيريم. اما در اين سريال تنها براي شخصيتي كه حامد كميلي (الياس) بازي ميكند، موتيف خاصي را در نظر گرفتم كه خيلي كوتاه است و فقط براي يك دست شدن با ساير عوامل از آن استفاده كردم تا شخصيت داستان به مخاطب بهترمعرفي شود.اما ساير شخصيتها تم خاصي ندارند.چون معتقدم اين تفكر قديمي شده و من هم از آن دور شدهام. چرا؟ شايد فكر ميكنيد موسيقي بايد مستقل از سريال باشد؟ خير.اين طور فكرنميكنم.فقط ميگويم اين ترفند كه براي هر شخصيت موسيقي خاصي در نظر گرفته شود، تفكري است كه 70 سال قدمت دارد و موسيقي فيلم در تعريف مدرنش با اين تفكر ناهماهنگ است. البته كارهايي هم هست كه از موتيفهاي خاص براي هر شخصيت استفاده ميشود اما در حال حاضر چندان به اين نوع كار اعتقاد ندارم. البته اين روش كمي كار آهنگساز را دشوار ميكند.هرچند كه در شناخت بهتر مخاطب از شخصيتها مؤثر است. خود شما هم در كارهاي قبلي تان از تمهاي خاص براي شخصيتهاي فيلم و سريال استفاده كرده ايد. بله. بارها. اما يك آهنگساز مجبور است از كارهايي كه پيش از او در موسيقي فيلم كاربرد داشته، استفاده كند و اين ترفندها را در دورههاي مختلف كارش به كار ببرد. اما الان من از اين ماجرا دورم و احساس ميكنم كه موسيقي خوب فيلم ويژگيهاي ديگري دارد و متفاوت از موسيقي است كه 3دهه پيش ميشنيديم. بنابراين لازم نيست از همان ترفندهاي قبلي براي موسيقي فيلم استفاده كرد. براي ساخت موسيقي سريال اغماء آيا فيلمنامه آن را كامل خوانديد؟ خير. چون بخشهاي پاياني فيلمنامه هنوز نوشته نشده كه اين طوري كار همه سخت ميشود. ژون همه عوامل ناچارند گاه رج بزنند؛ مثلا فيلمبردار يا نورپردازو... . طبيعي است وقتي تصاوير شب به شب به آهنگساز ميرسد، كار او نيز سخت ميشود. به غيراز اغماء براي ساخت موسيقي سريالها و فيلمهاي ديگر، فيلمنامه آنها را ميخوانيد؟ خواندن فيلمنامه مهم است.اما معمولا تصويري كه كارگردان از فيلمنامه ارائه ميدهد با تصويري كه من بهعنوان آهنگساز از خواندن فيلمنامه درك ميكنم، متفاوت است. ترجيح ميدهم فيلمنامه را بخوانماما در 90 در صد كارها، وقتي فيلمنامه را خواندم و داستان ذهني آن را براي خودم تعريف كردم با آنچه كارگردان بهعنوان فيلم در اختيارم گذاشت، خيلي متفاوت بود. بنابراين ترجيح ميدهم خود فيلم را ببينم چون برداشت ادبي با برداشت تصويري خيلي تفاوت دارد به اضافه اين كه عوامل ديگر هم روي فيلم و فيلمنامه تأثير ميگذارند. از طرفي هر تصوير يك موسيقي دروني دارد و آهنگساز خوب بايد بتواند آن را كشف كند و موسيقي اصلي كه در كار جريان دارد را به كار گيرد. در اين كار چقدر از سينتي سايزر استفاده كرديد؟ نياز به يك منبع صدادهي جديد باعث ميشود كه آهنگساز از سينتي سايزر استفاده كند. من از اين صدا در كنار اشكال آكوستيك و زنده موسيقي استفاده ميكنم. هيچ مرزبندي براي اين كار وجود ندارد و آهنگساز در مرحلهاي احساس ميكند كه ميتواند به خوبي ازاين اصوات بهره ببرد.در واقع مهم اين است كه آهنگساز از هر صدا در جاي مناسب خود استفاده كند. البته قبول دارم كه گاه از سينتي سايزر به شكل نادرست استفاده شده. چون تهيهكننده نميتواند هزينههاي يك اركستر را بپردازد و به همين دليل از آهنگسازاني دعوت به كار ميكند كه بتوانند با سينتي سايزر آهنگ مورد نظرشان را آماده كنند. چرا براي تيتراژ پاياني از موسيقي كلامي استفاده كرديد؟ متأسفانه مدتي است كه براي همه تيتراژها آهنگ و كلام ساخته ميشود كه اغلب آنها موسيقي پاپ هستند. من نميخواستم كار اغماء هم اين گونه باشد.اما اين شعر مولانا را خودم انتخاب كردم چون آيينه تمام قد سريال بود. به نظر شما موسيقي مذهبي چه ويژگيهايي دارد؟ در شكل كلاسيك موسيقي مذهبي تعاريف ويژه دارد و حتي اولين موسيقي كه توسط بشر ساخته شده موسيقي آييني بوده و براي مناسك خاص ساخته ميشده. اين نوع موسيقي در دين مسيحيت به اوج و شكوفايي خود ميرسد. اما نميتوان ژانر و رده خاصي را براي موسيقي مذهبي در نظر گرفت. چون از پاسيونهاي باخ تا موسيقي مذهبي كه در تبت يا مراسم مذهبي خودمان ميبينيم، طيف گستردهاي از موسيقي مذهبي است كه پرداختن به هر كدام از آنها مفصل است و نياز به بحث و بررسي دارد.از طرفي اين موسيقي در تلفيق با فيلم و سريال مذهبي شكل ديگري خود ميگيرد. همشهريانتهای پیام /