1 2 3 4
5 6 7
9 8
جستجو درعناوين خبری
  بگرد
جستجوی پيشرفته | راهنما
آخرين رويدادها سينمايی
گزارشات
مصاحبه ها
نقدها و مقالات
اخبار فيلم
فيـــلمهای در دست توليد
محصولات آينده سوره
اخبار هنرمندان
اخبار جشنواره ها
اخبار اصناف سينمايی
اخبار دفاتر تهیه و توليد
اخبار سينمای جهان
روزشمارسینما
خبرگزاری ها
 تعداد بازديد : 511  تاريخ مخابره خبر:  ۲۹/۷/۱۳۸۶  نوع : خبر
 کد خبر : 138607290205  ساعت مخابره خبر: ۱۶:۲۳:۳۲
    ۱۳۸۶/۰۷/۲۹                              تاريخ نشر خبر :  
 

خطيبي:

حيف بود «در شهر خبري نيست، هست» ساخته نشود

ريسک استفاده از سبک تازه فيلمسازي زياد است. اما خوشبختانه براي من اين موقعيت پيش آمد و تهيه‌کننده نيز راضي بود. در اين موقعيت حيف بود «در شهر خبري نيست، هست» را نسازيم.

    به گزارش سايت سينمايي سوره، کارگردان فيلم «در شهر خبري نيست، هست» درباره شروع فعاليت هاي سينمايي خود گفت: کارم را از ابتدا با بازيگري در تئاتر شروع کردم. اما به دليل اينکه بازيگر خوبي نبودم بعد از مدتي جذب سينما شدم. از همان ابتدا ساخت فيلم هاي کوتاه را آغاز کردم و اولين فيلم بلندم "فرداهاي قشنگ تهران" را در فرانسه ساختم. دوشخصيت اصلي اين فيلم فرانسوي هستند، اما داستان آن در ايران اتفاق مي افتد. اين فيلم در فرانسه به نمايش عمومي درآمد و با استقبال هم مواجه شد.
    سيدرضا خطيبي در ادامه افزود: فيلم "در شهر خبري نيست، هست" به نوعي اولين فيلم من در سينماي ايران محسوب مي شود. کار قبلي ام بيشتر سبک هنري داشت و با سبک اين فيلم متفاوت بود. البته من براي ساخت اين فيلم به ايران نيامده بودم، اما از شانسم با مصطفي شايسته و هدايت فيلم آشنا شدم، آنها سناريو را خواندند و از آن خوششان آمد.
    وي درباره ساخت اين فيلم گفت: فيلمنامه اين فيلم را هادي حسين نژاد نوشته و من آن را بازنويسي کرده ام. البته به نوعي با هم کار کرديم. هدف من در ساخت اين فيلم استفاده از سبک کارهاي برادران کوئن بود. يعني به نوعي با سبک آنها کار و سعي کردم اين سبک را با داستان ايراني تعريف کنم و مانند بيشتر فيلم ها يک خطي کار را ادامه ندهيم. به همين دليل از آدم هاي حاشيه اي در قصه استفاده کرديم.
    خطيبي استفاده از سبک تازه در ساخت هر فيلم را يک ريسک دانست و افزود: به هر حال اگر قرار باشد از سبکي تازه استفاده کنيم ريسک آن زياد است. اما خوشبختانه براي من اين موقعيت پيش آمد و تهيه کننده نيز براي سرمايه گذاري راضي بود. در چنين موقعيتي حيف بود فيلم را نسازيم.
    کارگردان "در شهر خبري نيست، هست" درباره اينکه آيا فيلمي که اکنون بر پرده سينماهاست، ايده آل وي است گفت: هيچ فيلمسازي نمي تواند بگويد من به ايده آل رسيده ام. اما فکر مي کنم تا حدود خيلي کمي توانستم سبک فيلم برادران کوئن را در اين فيلم پياده کنم. مثلا اگر از ايتن و جوئل کوئن بپرسند در "اي بردار کجايي" به ايده آل رسيده اند، مي گويند نه!
    وي ادامه داد: در ساخت يک فيلم تنها کارگردان نيست که يک اثر را توليد مي کند، بلکه همه گروه در توليد يک اثر فعاليت مي کنند. همه گروه توليد فيلم "در شهر خبري نيست، هست" حرفه اي بوده و اگر هم اشکالي در فيلم ديده مي شود، تقصير من است. آنها کار خود را به نحو احسن انجام دادند و بقيه مسائل به توانايي من برمي گردد.
    خطيبي درباره تکرار ديالوگ "در خدمت که بودم ...." از زبان محمدرضا شريفي نيا (اصغر) در طول فيلم گفت: هدف ما از تکرار اين ديالوگ خنداندن مردم نبود و اگر هم در سينما مخاطب مي خندد، خيلي خوب است. اين ديالوگ بازگو کردن شخصيت اصغر است. براي نشان دادن بهتر شخصيت اين کاراکتر به نظر من اين ديالوگ جوابگوست. اين در حالي است که مخاطب در آخر داستان متوجه مي شود اصغر فقط دو هفته در خدمت بوده و وقتي اين ديالوگ را در طول فيلم بيان مي کرد، تنها بلوف مي زده و قصد داشته با اين حرف کار خود را جلو بيندازد.
    وي درباره نقش فرهاد آئيش (جواد) در فيلم و تخمه خوردن هاي مدام وي گفت: تخمه خوردن جواد نيز نشان دادن شخصيت علاف و بيکار وي در فيلم است. اين کار وي به اين معني است که جواد توانايي تصميم گرفتن ندارد. در فيلم "اي بردار کجايي" نيز جرج کلوني در فيلم مدام به موهايش ژل مي زند. آنجا هم اين کار بيانگر شخصيت فرد است. اين خنده دار نيست.
    خطيبي درباره سبک فيلم در "شهر خبري نيست، هست" گفت: هميشه قرار نيست ما توقع داشته باشيم يک داستان و يک نوع کار را ببينيم. اين فيلم هم يک نوع سبک کمدي است. فکر مي کنم اگر قرار است در يک سبک بمانيم کار اشتباهي مي کنيم. البته براي تجربه سبک جديد بايد موقعيت را هم سنجيد. هر تهيه کننده اي حاضر نيست براي چنين کارهايي هزينه کند. اين شانسي بود که نصيب من شد. به نظرم بد نيست تماشاچي را نوعي ديگر بخندانيم.
    وي درباره شخصيت "چيزجون" و علت اين نامگذاري گفت: در رابطه آدم ها با يکديگر وقتي رابطه ها نزدکتر مي شود، اسم ها تغيير مي کند و به جاي اينکه افراد نام يکديگر را بگويند، از لقب هاي اينچنيني استفاده مي کنند. رابطه بين اصغر و چيزجون نيز مدتي زيادي از آن گذشته و به هر حال چيزجون هم شاگرد اصغر است و را بطه ها نزديکتر است.
    خطيبي درباره شخصيت هاي حاشيه اي "در شهر خبري نيست، هست" گفت: شخصيت حاشيه اي پسر جوان شهرستاني که از ابتداي فيلم ديده مي شود بيشتر نشاندهنده تقدير است. او پسر پاک و سالمي است که از شهرستان به تهران آمده تا پول جمع کند و عروسي بگيرد. همه دنبال کلاشي هستند و اين دنبال پول جمع کردن سالم است. به نوعي با شخصيت وي تقدير در زندگي را نشان مي دهيم. مي شد او را حذف کرد. ولي به هر حال فيلم با او شروع مي شود و به پايان مي رسد.
    کارگردان "در شهر خبري نيست، هست" درباره انتخاب بازيگران گفت: من بيشتر بازيگران فيلم را از روي حس انتخاب کردم. به طور مثال فرهاد آئيش را در اکران خصوصي "مکس" ديدم و حتي قبل از فيلم در سالن با وي آشنا شدم و احساس کردم به درد من مي خورد. همانجا به دستيارم گفتم مي خواهم با آئيش کار کنم. بعد از ديدن "مکس" هم فکر کردم بهترين را انتخاب کردم.
    خطيبي ادامه داد: درباره شريفي نيا نيز وضع به همين شکل بود. البته فيلم هاي ايشان را قبلا ديده بودم. وقتي ايشان را هم در هدايت فيلم ديدم حس کردم اصغر را ديده ام. درباره انتخاب افسانه بايگان، کيانوش گرامي، مشيري و پيردوست هم همين حس را داشتم.
    وي در پايان درباره فيلم دوم خود "حريم" گفت: ساخت اين فيلم کمي عقب افتاده است. "حريم" کاري سنگين در ژانر پليسي جنايي و وحشت است و بيشتر لوکيشن هاي آن در جنگل به تصوير کشيده مي شود. به همين دليل کار را در بهار شروع و فکر مي کنم فصل زمستان کار کردن در جنگل دشوار است. شخصيت اصلي فيلم دو مرد هستند که هنوز با بازيگر خاصي صحبت نکرده‌ام.


انتهای پیام /

 
   
 
    خانه |  درباره ما  |  تماس با ما  |  قوانین و مقررات  |  منابع |  جشنواره سينما |  خبر  
  كليه حقوق اين سايت براي sourehcinema.com محفوظ ميباشد
Copyright © 2003-2016 SourehCinema.com All rights reserved
توسعه دهندگان سايت  Email: info@sourehcinema.com