1 2 3 4
5 6 7
9 8
جستجو درعناوين خبری
  بگرد
جستجوی پيشرفته | راهنما
آخرين رويدادها سينمايی
گزارشات
مصاحبه ها
نقدها و مقالات
اخبار فيلم
فيـــلمهای در دست توليد
محصولات آينده سوره
اخبار هنرمندان
اخبار جشنواره ها
اخبار اصناف سينمايی
اخبار دفاتر تهیه و توليد
اخبار سينمای جهان
روزشمارسینما
خبرگزاری ها
 تعداد بازديد : 650  تاريخ مخابره خبر:  ۲۶/۱۲/۱۳۸۵  نوع : خبر
 کد خبر : 138512260201  ساعت مخابره خبر: ۱۳:۳۶:۲۷
    ۱۳۸۵/۱۲/۲۶                              تاريخ نشر خبر :  
 

اهالي سينما در آستانه فرا رسيدن سال نو گفته اند:

سال 1385 چگونه گذشت

در آستانه فرارسيدن سال 86 گروهي از اهالي سينما از برنامه هاي جديدشان در سال 86 حرف مي زنند و از مهمترين و تأثيرگذارترين رويداد زندگي‌شان در اين سال سخن مي گويند.


پوران درخشنده: اكران بد
   
اين كارگردان پركار و فعال سينما كه حالا ديگر حداقل هر سال يك فيلم را براي نمايش عمومي در سينما آماده دارد، در اواخر سال «روياي خيس» را هم روي پرده سينماها داشت كه در ادامه دل مشغولي هاي هميشگي اش آن را ساخته بود. درخشنده در ارزيابي فعاليت هايش در سال 85 مي گويد: مدتها صحبت از اين بود كه مجموعه «مستانه» را جلوي دوربين تلويزيون ببرم و وقت زيادي را هم صرف تحقيق و نگارش فيلمنامه كردم، اما متأسفانه سه ماه مانده به شروع محرم مديريت شبكه اعلام كرد تصميم گرفته كار را بسازد،‌ و باز قرار شد اصلاحات فيلمنامه شروع شود و من هم گفتم در عرض سه ماه پروژه اي به اين سختي را نمي توان به اتمام رساند به علاوه اينكه بسياري از بازيگران مورد نظرم در اين مدت جلوي دوربين فيلمهاي ديگري بودند و عملاً و رسماً ساخت مجموعه منتفي شد. و حرفي هم از ادامه آن در ميان نيست. اميدوارم فيلم در موقعيت زماني خوبي اكران شود، چون مخاطبان حتماً با موضوع خاص آن ارتباط برقرار خواهند كرد. اما پوران درخشنده براي سال 86 چه برنامه هايي در نظر دارد؟ چندي پيش كتاب ناهيد كبيري را خواندم و از آن خوشم آمد مستقيم به جنگ نمي پردازد و اشاره وار به آن نزديك مي شود و به طور كلي حال و هوايي اجتماعي دارد. احتمالاً فيلمنامه اي براساس آن مي نويسم. و اتفاق هاي تلخ و شيرين: «تلخ ترين و بدترين اتفاق اكران بد فيلم «روياي خيس» بود. فيلمي كه بارها از نمايش آن در فصل تابستان صحبت شده بود، اما عملاً در مرده ترين زمان سال روانه پرده سينماها شد.

مجيد مشيري: سينما ـ تلويزيون
   
سال 85 براي مجيد مشيري كه حالا ديگر از بازيگران حرفه اي عرصه تلويزيون و سينما شناخته مي شود سالي پر از فعاليت و حضور در مقابل دوربين بود. فيلم «روياي خيس» پوران درخشنده را روي پرده سينماها داشت و در تلويزيون هم مجموعه «غريب آشنا» به كارگرداني جهان خادم را، درباره كارهاي در نوبت اكران و فعاليت هايش به عنوان بازيگر در سال 85 مي گويد:‌ به لحاظ سينمايي فيلم «شطرنج يك نفره» به كارگرداني افشين صادقي را كار كردم كه اين فيلم را خيلي دوست دارم. همين طور فيلم كمدي. اجتماعي «در شهر خبري نيست، هست» به كارگرداني رضا خطيبي را نگاه نو كارگرداني و خاص بودن طنز فيلم مرا درگير كرد. بعد مي توانم از فيلمهاي «سفارت» به كارگرداني محمود درمنش و «خواستگار محترم»‌ به كارگرداني داوود مؤثقي نام ببرم كه هر كدام در نوع خودشان كارهاي تازه و راضي كننده اي بودند. در تلويزيون هم دو تله فيلم «حفره» و «روياي يك مرده» به كارگرداني سعيد سلطاني را كار كردم. و مجموعه «شكر تلخ» احمد كاوري هم است كه كاري خانوادگي و اجتماعي است. البته «سايه ها» هم هست به كارگرداني حسين شهابي كه در اين جا نقشم تازه و متفاوت اس، كاري است در ژانر وحشت و من نقش يك وكيل را دارم. فكر مي كنم با اين اوصاف بايد سال 85 را سالي خوب و پربار قلمداد كنم و خدا را شكر بگويم.
    او درباره برنامه هايشان در سال 86 مي گويد:‌ فعلاً كه برنامه خاصي ندارم اما اگر پيشنهادهاي خوبي در زمينه كارهاي تلويزيون و سينمايي داشته باشم جلوي دوربين خواهم رفت. و اتفاق مهم و تأثيرگذار: «شايد اتفاق خوبي هم رخ داده باشد. اما هميشه اتفاقي تلخ همه چيز را تحت الشعاع قرار مي دهد. مثل مرگ عمويم. وقتي كه عزيز و نزديك ترين كس آدم فوت مي كند، همه اتفاق هاي ديگر زير سايه آن قرار مي گيرند.

حسن ايوبي: تولد دخترم «النا»
   
اين تدوين گر حرفه اي سينما در سال 85 روزهاي پركاري را سپري كرد. در ابتداي سال «شام عروسي» ابراهيم وحيدزاده و از مجموعه «ستاره» فريدون جيراني هم اپيزود دوم (ستاره است) را روي پرده داشت و بعد از آن هم چند فيلم ديگر كار كرد كه عمدتاً نمايش آنها در جشنواره فيلم فجر بود تا بعد از آن در رديف فيلمهاي منتظر اكران قرار بگيرند از اين ميان مي توان به «سنگ، كاغذ، قيچي» به كارگرداني سعيد سهيلي، «عاشق» به كارگرداني افشين شركت، «گوشواره» به كارگرداني وحيد موسائيان، «مصائب دوشيزه» به كارگرداني مسعود اطيابي و بالاخره «نصف مال من، نصف مال تو» به كارگرداني وحيد نيكخواه آزاد اشاره كرد.
    او در ارزيابي اش از فعاليت هايي كه در سال گذشته داشت مي گويد:‌ در ادامه فعاليت هايم اواخر سال هم در پروژه «غيرمنتظره» به كارگرداني دكتر هادي كريمي پيوستم. اما نكته اي كه در اين سالها برايم خيلي خوب بود، فروش براي تنوع گونه ها در كارهاي همزمان بود تا به ورطه تكرار نيفتم و سال 85 اينگونه بود. پس اين فيلمها هم به لحاظ كيفي و هم كمي قابل توجه اند. اما اينكه براي سال 86 چه برنامه هايي را در نظر دارد مي گويد:‌ به لحاظ كاري حرف ها و صحبت هايي شده، دو پروژه سينمايي هست كه شكل قطعي تري دارند اما به هر حال تا قراردادها رسمي نشود نمي توان به نام فيلمها اشاره كرد.
    اما اتفاق مهم يا تأثيرگذاري كه در زندگي حسن ايوبي رخ داده: شكر خدا اين سال براي من مصادف بود با چند اتفاق خيلي خوب، اما به نظرم مي آيد مهمترين آن به تولد دخترم النا در ماه مهر برمي گردد. حس پدر بودن خيلي خوب است و واقعاً خوشحالم. و باز همين جا دوست دارم آرزو كنم كه سال 86 هم براي اهالي سينما و هم براي شما زحمت كشان مطبوعات و دوستانتان و به شكل وسيع تر براي مردم كشورم سالي پر از سعادت، بركت و موفقيت باشد. همه مردم سال خوبي داشته باشند.

عليرضا رئيسيان: تهيه همزمان 4 فيلم ويدئويي ـ سينمايي
   
آخرين فيلم اين كارگردان سينما كماكان «پرونده هاوانا» است، كه اگر چه بارها تلاش شد تا در سال 85 به نمايش دربيايد اما اين اتفاق نيفتاد. از سويي هم بخش ديگر از فعاليت هاي  عليرضا رئيسيان به حضورش در خانه سينما و فعاليت صنفي به ويژه در كانون كارگردان ها برمي گردد. رئيسيان درباره فعاليت هايش در سال 85 مي گويد:‌ سال 85 سال خوب و پرباري بود. تجربه اي كه برايم خيلي خوب و به يادماندني بود، تهيه همزمان چهار فيلم ويدئويي سينمايي براي سيما فيلم بود از جمله «يك اشتباه شده» به كارگرداني ابراهيم شيباني، «قلب تقسيم شده» به كارگرداني حسين قناعت و فيلمهاي «هميشه مادر» به كارگرداني شاهد احمدلو و «بي انتها» به كارگرداني كاوه سجاد حسيني؛ دو فيلم اول به نمايش درآمدند و دو فيلم ديگر در نوبت نمايش قرار دارند.
    به سفرهاي جشنواره اي «پرونده هاوانا» هم مي توانم اشاره كنم. و در اين سال داور چند جشنواره هم بودم كه جشنواره بمبئي يكي از آخرين هايش بود، و برنامه هاي سال 86: بايد واقع بين بود. در شرايط حرفه اي سينماي ما زياد نمي شود برنامه ريزي كرد. و به هر حال فراموش نكنيم بخشي از كار شايد درصد زيادي از آن به شانس و اتفاق برمي گردد.

اصغر فرهادي: «اينجا تهران است» براي همسرم
   
بعد از تجربه موفق «چهارشنبه سوري» كه با استقبال توأمان نويسندگان و منتقدان و مردم و مخاطبان عام روبرو شد، به مدت يكسال فيلم نساخت و البته باز به نوعي درگير فيلم «چهارشنبه سوري» بود اما اين بار به خاطر نمايش هاي بين المللي متعدد فيلم. اما از تجربه هاي سال 85 مي گويد: بيشتر وقتم در سال 85 را صرف نوشتن فيلمنامه «اينجا تهران است» شد. نكته اي كه ارزش اين كار را برايم مضاعف مي كند اين است كه كارگرداني اين كار را همسرم پريسا بخت آور به عهده خواهد داشت كه در واقع اولين كار او هم به شعار مي آيد.
    در سال 86 هم يكي از فيلمنامه هايم را انتخاب و به اميد خدا ساختن فيلم جديدم را شروع خواهم كرد. اما اينكه مهمترين اتفاق زندگي اش در سال 85 چه بوده مي گويد: همين نگارش فيلمنامه اي براي همسرم با عنوان «اينجا تهران است» كه البته اين بار اصلاً فضاي تلخي ندارد و اجازه بدهيد بيشتر از اين درباره آن توضيح ندهم.

حميدرضا پگاه: نقش متفاوت و دشوار
   
اين بازيگر سينما پيشتر در فيلمهاي «پرونده هاوانا» به كارگرداني عليرضا رئيسيان،‌ «مواجهه» به كارگرداني «سعيد ابراهيمي فر» و «شبانه» به كارگرداني اميد بنكدار و كيوان عليمحمدي بازي كرده بود، كه هيچكدام از آنها در سال 85 به نمايش عمومي درنيامدند و در صف فيلمهاي در نوبت اكران قرار دارند.
    پگاه در ارزيابي فعاليت هايش در سال 85 مي گويد:‌ فكر مي كنم اتفاق هاي بهتري هم مي توانست روي بدهد ولي به تقدير هم خيلي اعتقاد دارم به هر حال سال پركاري داشتم، در دو تله فيلم يكي به كارگرداني شاهد احمدلو و در ديگري به كارگرداني كاظم راست گفتار با نام «اگر تو نبودي» بازي كردم. مجموعه «آخرين گناه» را هم كه روي آنتن تلويزيون و در شبكه سوم در حال نمايش داشتم كه به نظرم نقشي كه داشتم هم متفاوت بود و هم دشوار.
    برنامه سال آينده: «صحبتهايي شده اما هيچ كدام شكل قطعي ندارند» و از بهترين و مهمترين اتفاق تأثيرگذار در زندگي اش هم اينگونه نام مي برد:‌ «مسلماً تولد خواهرزاده ام.»

جهانگير كوثري: روي صحنه بعد از 20 سال
   
آخرين فيلم اين بازيگر گزيده كار سينماي ايران در اكران عمومي «پشت پرده مه» به كارگرداني پرويز شيخ طادي بود. او كه در مجموعه هاي تلويزيوني هم حضوري فعال اما با وسواس دارد، سال گذشته در مجموعه «سال بنفشه» به كارگرداني سعيد سلطاني بازي كرد،‌ كه احتمالاً نمايش عمومي آن امسال خواهد بود. جهانگير الماسي در همين سال بخش ديگري از فعاليتش را به عنوان بازيگر در مجموعه «در چشم باد» محمد جعفري جوزاني متمركز كرد، مجموعه اي بزرگ و تاريخي كه البته توليد آن هنوز به پايان نرسيده.
    اما ارزيابي اين هنرمند از فعاليتي كه در سال 85 داشته: «براي من كه سال خوبي بود. اتفاق مهمي كه افتاد اين بود كه بعد از 20 سال دوباره حضور روي صحنه تئاتر را با نمايش «بدرود امپراطور» تجربه كردم كه برايم خيلي خوشايند بود.
    در اين سال تجربه هاي تازه اي اندوختم. و هم اپنكه در عرصه بازيگري و در ايفاي نقش ها به شيوه هاي جديد و نو دست پيدا كردم، كه در مجموعه «سال بنفشه» از اين روش ها بهره هاي زيادي بردم، در چند جشنواره هم دبير و داور بودم. جشنواره «رحمت» كه به مناسبت بزرگداشت حضرت رسول (ص) بود و من دبير جشنواره بودم.

خسرو خسروشاهي: ركود در بخش خصوصي، رونق در تلويزيون
    اين دوبلور با سابقه سينماي ايران كه علاقه مندان سيما از صدايش خاطرات زيادي دارند در سال 85 روزهاي پركاري را سپري كرد. در سينما مي توان به دوبله آثاري چون «ويلون قرمز»، «شب بخير طولاني»، «خانواده شكست ناپذير»، «چشمان خيره»، «جن گيري اميلي رز»، «انفجار»، «قاتلين جايگزين»،‌ «لئون»، «لله بچه ها» و در تلويزيون هم «بخاطر چند دلار بيشتر»، «آخرين موج»، «هواشناس»،‌ «قدرت»، «جناب سرگرد»،‌‌‌‌‌ «ديويد كاپرفيلد» در دو قسمت اشاره كرد.
    خسروشاهي در ارزيابي وضعيت دوبله فيلم در سال 85 مي گويد: »هيچ چيز قابل توجهي شكل نگرفته. همچنان كه كار دوبله در بخش خصوصي با ركود روبرو بوده اما بالعكس اين در تلويزيون بسيار پررونق بوده است، همين» براي سال 86 چه برنامه هايي را در نظر داريد:‌«نه برنامه اي خاصي را در نظر ندارم، فعلاً داريم زندگي مي كنيم.»

كاظم معصومي: با «سمفوني» در سينماي اجتماعي
   
اين كارگردان گزيده كار سينما، در سال گذشته، بالاخره پس از گذشت چند سال از تولد آخرين فيلمش «طبل بزرگ زير پاي چپ» فيلمي كه به گفته كارگردانش اثري بود كه در زمينه جنگ و ژانر دفاع مقدس با ساختار و نگاهي نو. اين فيلم به طور محدود و در 3 سينما نمايش داده شد و البته فيلم با استقبال مخاطبان و منتقدان روبرو شد.
    اما درباره ارزيابي فعاليتهايش در سال 85 مي گويد: «در تجربه اي كه در فيلم «طبل بزرگ زير پاي چپ» داشتم و در همكاري مشتركم با مسعود صباح و داريوش مختاري به اين همكاري براي فيلم جديدم «سمفوني» هم ادامه دادم و فيلمنامه را به شكل مشترك نوشتيم. ضمن اينكه اين فيلم موضوعي متفاوت خواهد داشت و البته در زمينه سينمايي اجتماعي جا مي گيرد. در كل اگر بخواهيم سال 85 را ارزيابي كنم. با اكران يكي از فيلمهايم و نگارش «سمفوني» مي توان آن را سالي پربار و خوب قلمداد كرد.
    و برنامه هاي سال 86: كارگرداني «سمفوني» در اولويت است. اما دوست ندارم فيلم را به هر قيمت جلوي دوربين ببرم، بلكه دوست دارم همه چيز به موقع و البته با امكانات خوبي فيلم را كليد بزنم براي همين هم هست كه شايد دارم طمأنينه رفتار مي كنم.
    مهمترين اتفاق زندگي معصومي را در سال 85 اكران فيلم «طبل بزرگ زير پاي چپ» بوده است.

احمد مهران فر: نقشي بلند در «استشهادي براي خدا»
   
اين بازيگر جوان كه تحصيل كرده تئاتر است و بيشتر هم دغدغه تئاتر دارد، سال گذشته به شكل مستقل و حرفه اي اولين اثرش «اديب افغاني» را كه هم نگارش آن را برعهده داشت و هم كارگرداني اش را به روي صحنه برد. به عنوان بازيگر هم دو تئاتر «شوايك» به كارگرداني كوروش نريماني و «مرگ فروشنده» به كارگرداني نادر برهاني مردن را بر روي صحنه داشت. در زمينه سينما فيلم پرفروش «آتش بس» تهمينه ميلاني را بر پرده سينماها داشت.
    مهران فر در ارزيابي فعاليت هايش در سال 85 مي گويد:‌ براي من سال خوب و راضي كننده اي بود. در زمينه تئاتر كارهاي خوبي را در صحنه داشتم. در سينما هم بعد از همكاري قبلي كه با خانم ميلاني در «آتش بس» داشتم، در فيلم جديد ايشان «تسويه حساب» هم بازي كردم. در اين فيلم نقش دامادي را دارم كه در روز ازدواجش براي او اتفاقاتي روي مي دهد.
    البته تجربه بسيار خوب و متفاوت «اقليما» به كارگرداني محمدمهدي عسگرپور را هم داشتم كه كار بسيار سنجيده و حساب شده اي بود كه فكر مي كنم از معدود فيلمهايي است كه در ژانر وحشت شكل گرفته. بعد هم كه بازي در فيلم «استشهادي براي خدا» را شروع كردم. به نظرم مي آيد كه اين كار عليرضا اميني فيلم خوبي خواهد شد. برخلاف ديگر فيلمهايم اين بار نقشم كوتاه نيست و نقشي بلند و محوري دارم در قالب شخصيتي به نام رحمت كه مأمور مخابرات روستا است.

مجيد ميرفخرايي: فقط به كار فرهنگي فكر مي كنم
   
اين طراح صحنه حرفه اي و مطرح سينماي ايران در سال 85 روزهاي پركاري را سپري كرده چه در عرصه تلويزيون و چه در زمينه سينما و چه البته تئاتر. در تلويزيون ابتدا فيلم «شاه خاموش» و بعد مجموعه «روزهاي به ياد ماندني» به كارگرداني همايون شهنواز را روي آنتن داشت. و در سينما هم «ازدواج به سبك ايراني» حسن فتحي را روي پرده داشت.
    همچنان كه فيلمهاي «عاشق»، «راننده تاكسي»، «اخراجي ها» را هم آماده نمايش دارد، در تئاتر هم بعد از نمايش هاي «زيرگذر سقاخانه» و «ملودي شهر باراني» هر دو به كارگرداني هادي مرزبان، نمايش «بدرود امپراطور» را روي صحنه داشت.
    ميرفخرايي درباره ارزيابي اش از فعاليت هايي كه در سال 85 داشته مي گويد: البته من كه در تمام سال هميشه مشغول فعاليت بوده ام اما نكته نگران كننده اي كه به نظرم مي آيد اين است كه چه در عرصه تئاتر و چه سينما و چه تلويزيون در روند توليد آثار نوعي شتابزدگي وجود دارد و اگر چه كارها به لحاظ كميت بالا است اما به لحاظ كيفي چشم انداز خوبي وجود ندارد. به نظر مي آيد همچنان درگير كار در مجموعه هاي تلويزيوني «حضرت يوسف» و «در چشم باد» باشم كه توليدشان ادامه دارد.

عليرضا خمسه: سفر حج، مهمترين اتفاق زندگي من در سال 85 بود
   
اين بازيگر حرفه اي سينما در ابتداي سال در سريال «يك مشت برعقاب» اصغر هاشمي بازي كرد. و بعد تئاتر «مرد نيك» به كارگرداني امير دژاكام را روي صحنه داشت و در تله فيلم «با هم در خانه» بهمن زرين پور هم بازي كرد. كتاب «آموزش پانتوميم» را هم توسط نشر قطره منتشر كرد.
   
عليرضا خمسه در ارزيابي اش از سال 85 مي گويد: براي من سالي راضي كننده بود و فكر مي كنم سال پرباري داشتم. مي توانم به فيلم «قاعده بازي» اشاره كنم كه در جشنواره فجر به نمايش درآمد و كار خوبي در زمينه سينماي كمدي بود. مسابقه تلويزيوني «پلكان» را هم براي ايام نوروز به عنوان مجري كار كرده ام و البته در جشنواره فيلم فجر هم به عنوان داور در بخش فيلمهاي كمدي حضور داشتم و همين طور جزو يكي از داوران دفتر آسيب هاي اجتماعي به وزارت ارشاد بودم اما اگر بخواهم به شكل كلي تر درباره اتفاقات حاكم بر عرصه هاي هنري بگويم شايد مهمترين آنها افزايش بودجه تئاتر بود. معمولاً عرف اين بود كه تسويه حساب با گروه هاي تئاتري خيلي دير انجام مي شد. اما بعد از سالها وقتي كه كار ما امسال تمام شد. بلافاصله تسويه حساب صورت گرفت. در زمينه تلويزيون هم اتفاق خوب، افزايش كمي سريال ها و فيلمها بود. در بخش سينما هم البته مهمترين نكته همين افزايش و تنوع موضوع ها و فيلمنامه ها بود. مثلاً در زمينه سينماي كمدي امسال دو كار قابل توجهي داشتيم يكي همين «قاعده بازي» بود و ديگري «اخراجي ها».
    درباره برنامه هاي سال آينده اش مي گويد: براي سال آينده انشاءاله اگر فيلم خوبي پيشنهاد شود با نمايش خوبي، حتماً بازي خواهم كرد.
    از عليرضا خمسه درباره مهمترين و تأثيرگذارترين اتفاق زندگي اش در سال 85 مي پرسيم مي گويد: مهمترين اتفاق رفتنم به سفر حج بود. و اينكه به زودي پدر مي شوم.

نيما شاهرخ شاهي:
فقط «پارك وي»
اولين حضور اين بازيگر جوان در سينما به فيلم «مكس»‌ به كارگرداني سامان مقدم برمي گردد و همين.
    اما درباره فعاليت هايش در سال 85 مي گويد: «من سال 85 را سال خيلي خوب و مفيد در كارنامه كاري ام قلمداد مي كنم. بعد از «مكس» البته پيشنهادهاي زيادي در زمينه بازيگري داشتم اما هيچكدام را چندان دوست نداشتم تا اينكه فيلم «پارك وي» پيش آمد. فيلمي كه مي ارزيد براي آن انتظار بكشم. هر چند نقشي كه در «پارك وي» به من پيشنهاد شد خيلي سخت بود و قبول آن يك ريسك كامل به شمار مي رفت اما من اين ريسك و اين نقش روان پريش را دوست داشتم و خوشحالم كه فيلم هم با استقبال روبرو شد.
    او درباره برنامه هاي سال آينده اش مي گويد:‌ بعد از «پارك وي» پيشنهادهاي زيادي داشتم. اما چون اين كار را دوست دارم و نمي خواهم با فيلم ديگري حس آن را خراب كنم. دوست دارم فيلمهاي بعدي ام را گزيده تر انتخاب كنم.

افشين هاشمي:
همكاري با بهرام بيضايي
اين بازيگر جوان و مستعد كه با پيشينه تئاتري وارد عرصه بازيگري در سينما شد، پس از اولين حضور موفقيت آميزش در «خيلي دور، خيلي نزديك» رضا ميركريمي، بعد از آن در چند فيلم ديگر هم بازي كرد و يكي از آنها «به نام پدر» ابراهيم حاتمي كيا بود. كه در اين فيلم همبازي پرويز پرستويي و گلشيفته فراهاني بود و نمايش عمومي «به نام پدر» هم سال 85 بود. اما افشين هاشمي در سال 85 چه فعاليت هاي ديگري داشته: مي گويد: كارهايم به ترتيب زير بوده:
فروردين / بازي در فيلم كوتاه «بازيگر نقش كوتاه» (بهزاد نعلبندي)
فروردين و ارديبهشت / تمرين دوباره «هتل ايران» با حضور زهير ياري و معصومه تقي پور به جاي مجيد فروغي و نوشين تبريزي، براي اجرا در فرهنگسراي نياوران و سپس جشنواره فنلاند كه سه روز مانده به اجرا (14 ارديبهشت) با لغو مجوز روبرو شد.!
23 ارديبهشت / بازنويسي و كارگرداني نمايشنامه خواني «ابولف كوچولو» (هنر يك ايبسن) در همايش يكصدمين سالگرد هنريك ايبسن؛ كارگاه نمايش.
خرداد / اجراي نمايش «درستكارترين قاتل دنيا»
تير / بازي در فيلم سينمايي «آن كه دريا مي رود» (آرش معيريان)
31 تير / خوانش نمايشنامه اي «چانت دوست مي دارم» به كارگرداني عليرضا مقدس اداره تئاتر.
مرداد / بازي در فيلم كوتاه «همين امروز هوا كه تاريك شد» (شاه محمدي)
مرداد / بازي در نمايش «خدا را هجي كن» (ن.حسين اقدامي) (ميليس سارتوريوس)؛ ك: مهران امام بخش)؛ تالار نو
1 مهر / كارگرداني نمايشنامه خواني «ديوار» نوشته عليرضا نادري در هفته بزرگداشت وي؛ تالار مولوي
نامزد دريافت جايزه اي بهترين بازيگر مرد بخش درام در جشن دنيا تصوير براي بازي در مجموعه اي نمايشي تلويزيوني نيمكت (محمد رحمانيان؛ 1384)
18 شهريور تا 8 آبان / بازي در مجموعه اي نمايشي تلويزيوني «توي گوش سالمم زمزمه كن» (محمد رحمانيان)
ضبط يك پيش پرده خواني براي جشن خانه اي سينما
ارديبهشت و آبان / مديريت توليد فيلم مستند «منداييان» (محمد رضايي راد)
دي / دبير تحريريه اي كتاب و نشريه اي روزانه اي پنجمين جشنواره تئاتر كانون ها.
دي / آغاز دستياري بهرام بيضايي در فيلم سينمايي «لبه اي پرتگاه» به عنوان دستيار بازي.
22 بهمن / دريافت سيمرغ بلورين بازيگر نقش مكمل مرد در بيست و پنجمين جشنواره اي بين المللي فيلم فجر براي بازي در فيلم «پابرهنه در بهشت» (بهرام توكلي)
16 اسفند / بازي در نمايشنامه خواني «هفت پرده» نوشته و كار سيدمحمدرضا عطايي فر؛ كافه ترياي تالار اصلي تئاتر شهر.
اما درباره مهمترين اتفاق و تأثيرگذاري آن در سال 85 مي گويد: يك ماه همكاري با آقاي بهرام بيضايي

ابوالحسن داوودي: زندگي كردن؛ مهمترين برنامه
اين كارگردان سينما بعد از تجربه كمدي «نان و عشق و موتور هزار»، اين بار در رويكردي كاملاً متفاوت فيلم تلخ و اجتماعي «تقاطع» را جلوي دوربين برد كه نمايش آن در سال 85 با واكنش هاي مختلف روبرو شد. از ديگر فعاليت هايش نگارش فيلمنامه «رخ ديوانه» همراه با محمدرضا گوهري بود. فيلمنامه اي با حال و هواي شهري و اجتماعي و نزديك به تقاطع، اما با اين فرق كه اين بار زندگي جوان هاي امروزي محور قرار گرفته.
    اين كارگردان در ارزيابي سال 85 و فعاليت هايش مي گويد: يكي از مهمترين كارهايي كه انجام دادم نوشتن فيلمنامه «لاك پشت ها» است كه طرح متعلق به رضا ميركريمي بود و به شكل مشترك با فريد مصطفوي روي آن كار كرده ايم. بيشتر از اين نمي توانم توضيحي بدهم. احتمالاً سال آينده را هم صرف ساختن اين فيلم خواهم كرد. و در عين حال كه در كنار كارهاي سينمايي ام براي سال آينده يكي از مهمترين برنامه هايم زندگي كردن است.

محمدعلي نجفي: شايد «خداوند الموت»
اين كارگردان سينما كه بعد از فيلم «عشق طاهر» با فاصله ايي شش ساله «زاگرس» را جلوي دوربين برد، همچنان موفق به نمايش عمومي اين فيلم در سال 85 نشد و فيلم را كماكان در نوبت اكران دارد.
    نجفي در ارزيابي فعاليت هايش در سال 85 مي گويد:‌ همان درگيري و كارهاي هميشگي ام در خانه سينما و كانون كارگردان ها وقتم را گرفته بود. صحبت هايي هم بود كه سال 85 زاگرس به نمايش دربيايد كه اين اتفاق نيفتاد. به هر حال فكر مي كنم اين فيلم سندي ملي و تاريخي ارزش زيادي دارد.
    و برنامه هاي سال 86: احتمالاً اگر شرايط پر وقف مراد پيش برود، «خداوند الموت» را جلوي دوربين خواهم برد. البته روي اين فيلم خيلي حساسيت دارم به اين دليل كار نگارش فيلمنامه را كه خانم نغمه ثميني به عهده دارد، از سال 83 شروع كرده ايم و حالا در اواخر كار هستم.
    و اتفاق مهم يا تأثيرگذار سال 85: همين قضيه جشنواره فيلم فجر و مسائل پيش آمده درباره هيأت داوري. در واقع الان فكر مي كنم بايد درباره حضور در چنين جمع هايي تجديدنظر اساسي كنم.

سعيد ابراهيمي فر: پس از شش سال «تك درختها»
او كه بيشتر و به عنوان بازيگر در فيلم «خيلي دور، خيلي نزديك» به كارگرداني رضا ميركريمي نقش كوتاهي بازي كرده بود، در فيلم «يك شب» نيكي كريمي هم به عنوان بازيگر حضور داشت. در تلويزيون هم مجموعه ملودرام و موفق «زير تيغ» محمدرضا هنرمند را در نقش وكيل كارخانه روي آنتن داشت. در سمت كارگردان هم آخرين فيلمش «مواجهه» را كه چند سال پيش جلوي دوربين برده بود، همچنان در نوبت اكران عمومي قرار دارد.
    اما ارزيابي ابراهيمي از سال 85 چيست: سال 85 از اين جنبه برايم اهميت داشت كه بالاخره بعد از شش سال فيلم «تك درختها»يم در جشنواره به نمايش درآمد به لحاظ نگارش فيلمنامه هم «تنهايي، تنهايي، تنهايي» را آماده كار دارم. درباره يك خانواده و سه نسل مورد اشاره ام است و اختلاف سليقه اي كه بين آنها وجود دارد. در فيلم «آينه» سيامك شايقي هم بازي كرده ام.
    اما اينكه در سال آينده چه برنامه هايي دارد، مي گويد: در حال حاضر با سيمافيلم مذاكراتي را شروع كرده ام و پيش توليد تله فيلمي به نام ماه قرمز را شروع كرده ايم كه متن آن را رضا مقصودي نوشته.
    اما مهمترين اتفاق را تأثيرگذاري آن در سال 85، ابراهيمي فر مي گويد:‌ همان است كه قبلاً گفتم «تك درختها» بعد از شش سال به پايان رسيد و وضعيت مشخصي پيدا كرد و در جشنواره هم نمايش داده شد.

بهرام توكلي: فرصت نقد شدن
اين كارگردان جوان سينما كه بيشتر و در سينماي كوتاه با فيلمهايي چون «منطق مطلق اتفاق» و با «روايت شتابزده يك داستان ساده» نام خود را به عنوان هنرمندي صاحب ذوق مطرح كرده بود، سال 85 برايش فرصتي فراهم شد تا اولين فيلم بلند سينمايي اش «پابرهنه در بهشت» را جلوي دوربين ببرد.فيلمي با مضمون خاص و ساختار ويژه كه در جشنواره فجر هم چند سيمرغ دريافت كرد.
    از توكلي مي پرسيم ارزيابي اش از سال 85 و فعاليتي كه داشته چيست، مي گويد: مهمترين اتفاق كاري ام اين بود كه فيلمم فرصت نقد شدن پيدا كرد، نقد هاي منفي را چند بار خواندم و استفاده كردم و بعضي از جملات آنها را يادداشت كردم و بيشتر از نقدهاي مثبت ازشان استفاده كردم و نقدهاي مثبت را هم خواندم و خدا را شكر كردم و فراموش شان كردم.
    و اينكه براي سال آينده چه برنامه هايي را در نظر دارد:‌ برنامه اي غير از سينما ندارد. از خدا مي خواهم توان بيشتري به من بدهد تا صرف سينما كنم. مشغول نوشتن فيلمنامه اي هستم و بعد از آن اگر خدا بخواهد به دنبال ساخت آن خواهم بود. تا خدا چه بخواهد.
    آيا در اين سال اتفاق خاص يا مهم و تأثيرگذاري در زندگي شخصي يا كاري اش روي داده؟:‌ «هميشه به درگاه خداوند شاكرم. مثل هر سال چيزهاي جديدي ياد گرفتم و فهميدم چقدر راه مانده تا لحظه اي از خودم و داشته هايم احساس رضايت كنم. از خدا مي خواهم اين رضايت از خود و كارم را نصيبم نكند. هر چند اين هميشه ناراضي بودن سخت است اما آن را به شيريني گنديده رضايت از خود هزار بار ترجيح مي دهم.

ابراهيم وحيدزاده:
تاكسي نارنجي
در ادامه دلمشغولي هاي هميشگي اش و علاقه اش به سينماي كمدي، بعد از فيلم «معادله» اين بار سراغ فيلم ديگري در همين ژانر رفت. و اثر كمدي. خانوادگي «شام عروسي»‌ را با حضور امين حيايي و نيكي كريمي روانه اكران سال 85 كرد.
    از او درباره ارزيابي اش از فعاليت هايي كه در سال 85 داشته مي پرسم مي گويد: مسلماً براي من سالي راضي كننده و خوب بود، چراكه «شام عروسي» با استقبال مخاطبان روبرو شد و موقعيت خوبي به لحاظ تجاري داشت و اين امر به ساخت فيلم بعدي ام اميدوار مي كند.
    اما اينكه وحيدزاده براي سال 86 چه برنامه هايي دارد، مي گويد: درباره چند كار صحبت شده، اما با توجه به اينكه پروانه ساخت «تاكسي نارنجي» را دريافت كرده ام ساخت اين فيلم قطعي تر است فعلاً كه پيش توليد را شروع كرده ايم كه در صورت فراهم شدم شرايط فيلم را 14 فروردين 86 جلوي دوربين ببريم ويژگي كه سعي كردم در «تاكسي نارنجي» رعايت كنم اين است كه فيلم در عين حالي كه فضايي شاد و شوخ و شنگ دارد، متفاوت هم باشد.
اتفاق خاص و تأثيرگذار: و زندگي به همان شكل عادي و متعارفش سپري شده و مي شود.

محسن اميريوسفي:
... و «خواب تلخ» اكران نشد
   
اين كارگردان جوان را بيشتر با فيلم كوتاهش و البته اولين فيلم بلندش «خواب تلخ» مي شناسند. اما ارزيابي اميريوسفي درباره فعاليت هايش در سال 85: بيشتر از هر چيز تمام سال 85 را درگير فيلمنامه آتشكار بودم و در مرحله بعد، ساخت و توليد آن. از ديگر فعاليت هايم نگارش يك فيلمنامه جديد است در مورد تغزيه امام حسين (ع) البته اين تجربه را قبلاً هم در فيلم كوتاه ديگرم «كاروان» داشتم كه در سال 80 را ساخته بودم.
    اما واقعيت اين است كه به لحاظ حرفه اي و شخصي هيچوقت نمي توان كاملاً راضي بود. به هر حال من امسال تمام انرژي ام را صرف فيلمنامه و فيلم «آتشكار» كرده ام تا ببينم در نهايت چه اتفاقي مي افتد. اما مصمم هستم در سال آينده فيلمنامه «تعزيه» را بسازم، كه حال و هواي كلي فيلم را قبلاً توضيح دادم. البته يك فيلمنامه اجتماعي و شهري هم كار كرده ام كه شايد ساخت يكي از آنها را شروع كنم.
    اما اين كه چه اتفاقي مهم يا تأثيرگذاري در زندگي شخصي يا كاري اش رخ داده مي گويد:‌ به شكل قطعي تلخ ترين اتفاق همين اكران نشدن عمومي «خواب تلخ» در ايران است. هر بار وعده هاي مختلفي براي نمايش فيلم داده شد. اما هيچ وقت هم اتفاق نيفتاد.

نيكي كريمي:
رضايت از كارهاي انجام شده؛ مهمترين اتفاق
   
اين بازيگر و كارگردان سرشناس سينماي ايران، در ابتداي سال گذشته فيلم كمدي خانوادگي «شام عروسي» به كارگرداني ابراهيم وحيدزاده را روي پرده داشت و البته به شكل همزمان به دغدغه هاي هميشگي اش از بازي در فيلمهاي مختلف تا كارگرداني فيلم جديدش يعني «چند روز بعد» پرداخت. ضمن اينكه فيلم «پرونده هاوانا» را هم كه چند سال پيش بازي كرده بود كماكان در نوبت اكران دارد.
    نيكي كريمي در زمينه ارزيابي فعاليت هاي سال گذشته و فعاليت هايش مي گويد: بالطبع سال خيلي فعال و شلوغي را گذراندم. از اول اسفند فيلمبرداري «چند روز بعد» را شروع كرديم كه در سال بعد هم ادامه يافت. بعد هم كه تا شهريور وقت مان را صرف كارهاي فني فيلم كرديم. و بعد هم سفرهاي جشنواره اي فيلم شروع شد و در كنار همه اينها داوري هايي بود كه عهده دار بودم. در فيلمهاي «سه زن» منيژه حكمت و «زن دوم» سيروس الوند هم بازي كردم كه از آنها كاملاً راضي ام.
    درباره برنامه هاي سال 86 خود مي گويد: جدي ترين تصميمي كه دارم ساختن فيلم جديدم است كه در حال حاضر مشغول نگارش و تكميل فيلمنامه اش هستم به علاوه اينكه همچنان كارهايي را كه در زمينه ترجمه داشتم دنبال خواهم كرد. بعد از ترجمه كتاب «نور ماه بر درختان كاج» در حال حاضر روي يك سري شعر ديگر كار مي كنم و احتمالاً ترجمه رماني ديگر را هم در برنامه كاري ام قرار داده ام. اما در زمينه انتخاب كتاب براي ترجمه هنوز به نتيجه نرسيده ام و بالاخره اتفاق خاص و مهم با تأثيرگذار سال 85:‌ اتفاق از اين مهمتر كه آدم از كارهايي كه در طي سال انجام داده رضايت داشته باشد؟ من از كارهايم راضي هستم.

بهاره رهنما:
نوشتن
   
در سيما همچنان دو فيلم «شبانه» به كارگرداني كيوان علي محمدي و امير بنكدار و «ماجراهاي اينترنتي» به كارگرداني حسين قناعت را آماده نمايش دارد، در سال 85 روي پرده نرفتند. رهنما از اولين فيلم به عنوان كاري متفاوت و از دومي هم به عنوان اثري كودكانه و باطراوت ياد مي كند. در تلويزيون هم مجموعه «زيرزمين» به كارگرداني عليرضا افخمي را روي آنتن شبكه سوم داشت. در عرصه تئاتر هم پس از نمايش موفق «پنجره ها»، نمايش «قدم زدن روي ابرها» را در حال اجرا داشت و بعد هم مي توان به اجراي نمايش «پروانه هاي آسيايي» به كارگرداني محمد حاتمي در تئاتر شهر اشاره كرد.
   
اما ارزيابي بهاره رهنما از سال 85 كه گذشت: همچنان كه دغدغه بازيگري داشتم و كارهاي سينمايي ام را دنبال مي كردم. اما از طرفي هم فكر مي كنم در اين شكل اين بار به شكل جدي تري روي نوشتن متمركز شدم. در سال گذشته بخشي از وقتم را به نگارش نمايشنامه هايي براي شبكه راديويي جوان اختصاص دادم. و در تلويزيون نيز در ماه هاي آخر سال بازي در مجموعه «كيش و مات» به كارگرداني جواد افشار را شروع كردم.
    رهنما درباره سال 86 و اينكه چه برنامه هايي براي آن دارد، مي گويد: در سال جديد احتمال پخش سريال «كيش و مات» وجود دارد، اگر چه شايد نقشم در آن متفاوت نباشد اما سعي كردم در اجرا به كار شكل متفاوتي بدهم و البته در زمينه نوشتاري هم به سبب علاقه ام به نگارش داستان و قصه، مجموعه اي را كه كار كرده ام و در مجموع شامل 12 قصه مي شود، از طرفي نشر چشمه آماده انتشار دارم. و نام كتاب هم برگرفته از يكي از همين قصه هاست.

ليلا زارع:
دوست دارم تئاتر كار كنم
   
اين بازيگر جوان و مستعد سينما كه در اولين حضورش در سينما در فيلم «ما همه خوبيم» توانست سيمرغ بلورين نقش مكمل زن را از آن خود كند. در سال 85 حضوري فعال در سينما داشت.
    زارع درباره فعاليت هايش در سال 85 مي گويد: چند كار كوتاه سينمايي انجام دادم از جمله مي توانم به فيلم «به اندازه يك سيگار» سامان سليماني اشاره كنم. و البته چند فيلم بلند سينمايي را هم مي توانم نام ببرم. از جمله «خواب ليلا» به كارگرداني مهرداد ميرفلاح. فيلم، جدا از فيلمنامه خيلي خوب كه داشت، به لحاظ كاري هم موقعيت مناسبي را براي بازيگرش فراهم مي كرد. ضمن اينكه تمام داستان فيلم خيلي نزديك به زندگي واقعي يكي از دوستان صميمي ام بود كه همين انگيزه خوبي براي كار من بود. البته در اين ميان «كارناوال مرگ» را هم كار كردم كه توليد آن به دلايلي متوقف شد.
    اما اينكه براي سال 86 چه برنامه هايي را در نظر دارد مي گويد: براي كار سينمايي برنامه ريزي خاصي ندارم. ضمن اينكه بيشتر دوست دارم تئاتر كار كنم. و البته بيشتر از هر چيز براي زندگي شخصي ام برنامه ريزي كرده ام. از مطالعه و ورزش گرفته تا سفر و البته مثل هميشه عكاسي هم جاي خاصي خودش را در برنامه هايم دارد.
انتهای پیام /

 
   
 
    خانه |  درباره ما  |  تماس با ما  |  قوانین و مقررات  |  منابع |  جشنواره سينما |  خبر  
  كليه حقوق اين سايت براي sourehcinema.com محفوظ ميباشد
Copyright © 2003-2016 SourehCinema.com All rights reserved
توسعه دهندگان سايت  Email: info@sourehcinema.com