اعتراض كارگردان "تقاطع" به عدم پخش تيزر تلويزيوني

ابوالحسن داودي نسبت به برخورد صداو سيما درمورد پخش تيزر تبليغاتي فيلم "تقاطع" اعتراض كرد و گفت: از آقاي ضرغامي به‌عنوان يك مديرفرهنگي كه انحصار بزرگترين و گسترده‌ترين وسيله اطلاع‌ رساني‌عمومي را دراختيار دارند انتظار داريم معيارهاي ايشان و سازمان تحت اختيارشان را درمورد شرايط اطلاع رساني درمورد فيلم‌ها كه جزو حقوق اوليه سازندگان آنهاست، مشخص كنند.

    به گزارش سايت سينمايي سوره، اين كارگردان سينماي ايران كه همزمان با اكران آخرين ساخته‌ي سينمايي‌اش "تقاطع" در ادامه تصريح كرد: شخصا به‌عنوان يكي از بازنشستگان همان سازمان محترم و عضو فعلي خانواده سينما مي‌خواهم از ايشان بپرسم كه آيا معتقدند كه اصول اوليه عدالت دراطلاع رساني عمومي در عرصه سينما رعايت مي‌شود؟ و آيا دراين رسانه انحصاري خداي نكرده هيچ نظر سليقه‌اي و ارتباطي و خارج از قواعد اعمال نمي شود؟ و به عنوان يكي از اهالي سينما دوست دارم از مدير سابق سينماي ايران بپرسم كه محروم كردن و يا محدود كردن اطلاع رساني در مورد اين فيلم كه به عنوان يك فيلم اجتماعي تحسين شده است و جايزه گرفته و مقبول عام قرار گرفته آيا عدالت است كه براين فيلم جاري مي‌شود؟ و آيا راه مناسبي براي تهيه كنندگان براي بازگشت سرمايه مصرف شده‌ شان باقي مي‌ماند كه براساس آگاهي و مسووليت حرفه‌اي تاكنون از هرگونه استفاده‌اي از رسانه‌هاي ايراني خارج از كشور سرباز زده‌اند؟ با احترام فراوان از شما به عنوان يك دوستدار و طرفدار سينما انتظار پاسخ دارم.
ابوالحسن داودي در ادامه‌ گفت‌وگو درباره "تقاطع" به سوالات مختلفي پاسخ داد.

*** كارگرداني نه صرفا براي حرفه
داودي كارگردان "تقاطع" معتقد است: فيلم‌سازان روحيات و درونيات خودشان را در قالب سينما بيان مي‌كنند و در اين ميان عده‌اي به خاطره حرفه فيلم مي‌سازند وعده‌اي ديگر با علاقه كاري را انتخاب مي‌كنند.
اما داودي خود را متعلق به گروه دوم مي‌داند.
اين كارگردان در ادامه تصريح كرد: زماني كه فيلم‌نامه "تقاطع از دو، سه سال قبل در اختيارم قرار گرفت، احساس كردم فضاي آن را دوست دارم و علاقه‌مندم چنين كاري را در اين شرايط بسازم.
وي به سابقه‌ي همكاري‌اش با فريد مصطفوي اشاره كرد و گفت: مصطفوي كه فيلم نامه‌ي اوليه "تقاطع" را در اختيارم گذاشت، جزو قديمي‌ترين دوستان سينماي‌ام محسوب مي‌شود و به نوعي مي‌توانم بگويم هر دو نفرمان فعاليت حرفه‌اي‌مان را با هم در سينما شروع كرديم. از جمله فيلم‌نامه‌هاي "پاييزان" و "روز باشكوه" كه با هم نوشتيم كه توسط رسول صدرعاملي و كيانوش عياري ساخته شد.
داودي در ادامه توضيح داد: زماني كه فيلم‌نامه اوليه را خواندم، به نظرم فيلم‌نامه كامل و خوبي بود.اما دوست داشتم نظرات خودم راهم در فيلمنامه داشته باشم. به همين خاطر بازنويسي نهايي را با همكاري فريد مصطفوي انجام دادم و ديدگاه‌هاي خودم را با كمك او به فيلمنامه اضافه كردم.

*** تقاطع قراربود به عنوان اولين محصول سينما گستر توليد شود اما ....
كارگردان "تقاطع" درباره‌ي فاصله‌ي چند ساله‌ي كه بين نگارش فيلم‌نامه و ساخت آن بوجود آمد، گفت: ابتدا فيلم‌نامه‌ي "تقاطع" قرار بود به عنوان اولين محصول "سينما گستر" توليد بشود. شخصا نيز با اهداف بزرگي وارد سينما گستر شدم، فكر مي‌كردم با توجه به آن اهداف روند فيلم سازي در سينماي ايران از اين شكل سنتي و فقيري كه هم اكنون در سينما هست تغيير خواهد كرد. اما متاسفانه به دلايلي كه در جاي خودش قابل بررسي و تحليل است، سينما گستر شكل نگرفت.
بنابراين روند ساخت اين فيلم‌نامه نيز در آنجا به نتيجه‌ي نرسيده و پس از نااميدي از امكان اين توليد در سينماگستر، ناصر شفق اظهار آمادگي كرد كه اين فيلم نامه را بسازد.

*** در "تقاطع" فرم سينمايي مشخص تر بود
داودي كه سه سال گذشته "نان و عشق موتور هزار " را ساخته بود، در پاسخ به اينكه آيا "تقاطع" نسبت به فيلمهاي قبلي‌اش كارگرداني مشخص‌تري دارد، گفت: به‌لحاظ فرم و شكل كار، "تقاطع" كارگرداني مشخص‌تري دارد اما از سوي ديگر شايد "نان و عشق موتور هزار" نيز با توجه به نوع داستان و روايت آن در ساختش به دقت و ظرافتهايي احتياج داشت كه بايد آنها مورد توجه قرار مي‌داديم تا تماشاگر با آن ارتباط برقرار كند. به همين دليل خودم احساس مي‌كنم "تقاطع" شايد راحت‌تر از كار قبلي‌ام بود، چون فرم سينمايي در اين كار مشخص‌تر بود و من صراحتا با ابزاري كه داشتم مي‌توانستم كار بكنم.
وي همچنين گفت: در مراحل مختلفي از ساخت فيلم سعي كردم، توازني بين بازيهاي متعدد در شخصيتهاي دوم فيلم بوجود آوريم چون به معناي واقعي شخصيت اول نداشتيم.
داودي گفت: نسبت به كارهاي قبلي‌ام مخصوصا "نان و عشق" معتقد نيستم كارگردان ويژه‌تري دارد، البته به جز صحنه‌ي تصادف كه سعي كردم هر آنچه در توان و بضاعت سينماي فقير ما هست براي واقعي ترشدن اين صحنه به خدمت بگيرم.

***** صحنه "تصادف" قلب فيلم‌ بود
وي درباره‌ي صحنه‌ي تصادف توضيح داد: صفحه‌ي تصادف در فيلم نامه‌ي اوليه‌ي كه فريد مصطفوي در اختيار من گذاشت به اين شكل نبود. فريد مصطفوي فيلمنامه "تقاطع" را بر مبناي يك تصادف واقعي كه چند سال قبل در شهرك غرب اتفاق افتاده بود، نوشته بود و بعدا در بازنويس نهايي سعي كردم تصادف را به شكل سينمايي‌تري بنويسيم و خيلي دربند واقعيت موجود نباشم و درواقع تصادف شكل وحشتناك‌تري از آنچه در فيلم‌نامه‌ي اوليه بود، پيدا كرد. دراجراي اين صحنه نيز با توجه به اينكه معتقد بودم، اين صحنه "قلب" فيلم است و بايد نيروي اصلي را براي بقيه فيلم بوجود بياورد. تمام سعي خودمان را انجام داديم. معتقد بودم اگر اين صحنه درست درنيايد، هر اتفاقي كه براي فيلم بي‌افتد عملا نخواهد توانست آن ارتباط لازم را با تماشاگر برقرار كند و عوامل اصلي كار هم دراين زمينه سنگ تمام گذاشتند.
داودي به نوع دكوپاژ اين صحنه اشاره كرد و گفت: به دليل اهميت اين صحنه و با وجود اينكه من در اكثر كارهايم دكوپاژ را سر صحنه جابه‌جا مي‌كنم، اما در مورد اين صحنه خاص يك‌ماه قبل از شروع فيلمبرداري پيش بيني‌هاي لازم را انجام دادم و دكوپاژ اين صحنه را با مشاوره مفصل با تمام عواملي كه در آن، صحنه سهيم بودند از جمله مدير توليد تا مدير فيلمبرداري، طراح صحنه، تدوينگر و … چك كردم.
اين كارگردان در ادامه گفت: ‌تمام تلاش‌ام را انجام دادم تا با حداقل امكانات اقتصادي اين صحنه گرفته شود و هزينه‌ي كه براي اين صحنه انجام شده شايد كمتر از 7 تا 8 ميليون تومان باشد. براي گرفتن اين صحنه نماهاي غلتيدن و برخورد را باسه دوربين فيلمبرداري كار كرديم و در كنار آن يك دوربين ويدئويي داشتيم. بعضي تصاوير را هم به دو شكل طراحي كرديم تا اگر در شكل اول اجرا درست در نيايد، در شكل دوم آن را اجرا كنيم.

**** بهتر مي‌توانستم "تقاطع" را تمام كنم
ابوالحسن داودي در ادامه‌ي گفت،‌ شخصيتهاي مختلفي را در فيلم "تقاطع" نام مي برد كه در بازنويسي نهايي اضافه شده‌اند و معتقد است: سناريوي اوليه خيلي تلخ‌تر از اين سناريو بود و پايان آن يك پايان محتوم و سياه بنظر مي آمد. خودم در اين سن و سال احساس مي كنم وظيفه دارم بگونه‌اي واقعيتها را بيان كنم. اما معتقدم شان انسان بسيار بالاتر از آن است كه اميد درش وجود نداشته باشد. بنابراين در پايان بندي فعلي به اعتقاد خودم اين اميد به زندگي و بهترشدن شرايط وجود دارد،‌ در عين حال نيز از پايان‌بندي فعلي خيلي رضايت ندارم و معتقدم شايد مي‌توانستم بهتر از اين فيلم را تمام كنم.

*** دوست داشتم تقاطع اميدواركننده‌تر و هشداردهنده‌تر تمام مي‌شد
وي درباره‌ي ايده‌ي اوليه‌ي كه در پايان‌ بندي اين فيلم داشت، گفت: من ابتدا قصد داشتم در صحنه‌ي پايان تصاويري، ويديويي و خانگي بچه‌ها مختلف قرار بدهم. اما اين تصاوير را به دليل اينكه بايد از آلبوم‌هاي خانوادگي به دست مي‌آوردم و حتي مجموعه‌اي از آنها را فراهم كردم كه به‌دليل اينكه فاقد جذابيت لازم بود استفاده نكردم و حال كه فيلم تمام شده است، احساس مي‌كنم شايد اگر تلاش بيشتري انجام مي‌داديم تا آن مجموعه را به دست بياوريم، فيلم اميدواركننده‌تر و درعين حال هشدار دهنده‌تر تمام مي‌شد.
داودي همچنين مخاطب "تقاطع" را از مخاطب 15 ساله تا 90 ساله دانست.

و سرانجام فيلم بعدي
داودي در پايان درباره‌ي فيلم بعدي‌اش گفت: طرح اوليه فيلم‌نامه‌ي از رضا ميركريمي است و بخشي در جنوب فيلمبرداري خواهد شد و به دليل فصل خاص، اوايل اسفند ماه فيلمبرداري را آغاز خواهيم كرد. نام موقت فيلم‌نامه "لاك‌پشتها" است .